کتاب مو قرمز آخرین رمان منتشر شده ارهان پاموک است.
ارهان پاموک در سال ۲۰۰۶ برنده جایزه نوبل ادبی شد.
پاموک در کتاب مو قرمز داستان بی نهایت متفاوتی را روایت می کند.
یک تکه از این کتاب برآمده از قصه ی رستم و سهرابِ فردوسی است و تکه ی دیگرش از ادیپوسِ شهریار سوفوکل. رمان درباره پسر فقیری است که پدرش به خاطر فعالیت های چپگرایانه اش در زندان نظامی ها بوده و حالا هم آن ها را رها کرده است.
پسر داستان مجبور است برای تامین پول کلاس هایش کار کند. کاری که به او پیشنهاد می شود وردستی یک چاه کنِ پیر است و…
درباره کتاب مو قرمز
پاموک نخوانید!
بگذارید همین اول کار به شما هشدار بدهم. سراغ کتابهای پاموک نروید! اگر میخواهید از کار و زندگی نیفتید، کاملا فکر کتابهای پاموک را از مخیله تان خارج کنید. بترسید از روزی که مثل من اسیر کتابهایش بشوید.
پاموک یک قصه پرداز کهن است. او میتواند مثل شمن یک قبیله شب ها خوانندگانش را گرد آتش جمع کند و با داستان هایش آنها را به عالم قصه ها ببرد. در حالیکه همه به دور آتش جمعند و زل زده اند به دهان او، پاموک در حال خواندن اوراد، با ریختن پودرهایی حاوی افسانه های کهن به درون آتش، کاری میکند زنی مو قرمز در میان شعله ها رخ بنمایاند.حال او قصد می کند گیسوی سرخ این زن موقرمز را ببافد. شروع میکند به خواندن افسانه ی ادیپ، گیس بعدی، داستان نبرد رستم و سهراب است. و گیس دیگر داستان پسرکی نوجوان که برای تامین مخارج تحصیل دستیار یک مقنی میشود.
پاموک این سه را چنان پیچ و تاب می دهد و در هم می بافد که واقعیت از افسانه قابل تشخیص نیست.
این اخرین گیس اما نه داستانی کهن که روایتی امروزی از شخصیت های خودمانی و آشنایی است که به دلیل نزدیکی فرهنگ ایران و ترکیه، کاملا ملموس و قابل درکند.
کتاب آقای جودت و پسران – ارهان پاموک
مقنی ای که در کار خود استاد است و با تمام وجود سعی میکند جای پدر نداشته ی پسر را پر کند. پسرکی که آمال و آرزوهایش موجب میشود به استاد خیانت کند. راهی که با افسانه ها گره خورده و تقدیری که بر برگ برگ داستان سایه افکنده. گویا پاموک قصد داشته بگوید: داستان ها هر قدر تکراری باشد، چیزی از ارزششان نمی کاهد. چه آنکه دست تقدیر از میانراهه های آشنایی به زندگی دست درازی میکند و نقشه ی هجومش در طی سالیان و قرن ها مدام تکرار میشود.
پاموک به زیرکی توانسته خواننده را اسیر داستان پردازی اش کند. کشش عجیب داستان شاید نه به دلیل همذات پنداری با راوی یا قضاوت او، بلکه به این دلیل است که نویسنده شما را تا یک سوم آخر کتاب میان زمین و آسمان نگه میدارد و در صفحات پایانی، همانطور که خواننده ی صاحب فراست به زیرکی در می یابد، ضربه ی پایانی را فرود می آورد تا موقرمزش قلبتان را به تپش بیاندازد.
میتوان گفت مو قرمز روایتی کهن است در قالب داستانی نو. چه آن ها که دوستدار افسانه اند و چه امروزی ها از خواندنش لذت خواهند برد. اما هنوز هم تکرار میکنم. سراغ آثار پاموک نروید که از کار و زندگی می افتید.
قسمت هایی از کتاب مو قرمز
این قضیه بسیار عجیب نیست؟ این که آدمی خرده ریزهایی را که بسیار دوست شان دارد و برایش ارزش مادی یا معنوی بسیاری دارند، داخل چاهی پنهان کند و بعد فراموش شان کند، نشانه ی چیست؟
ساعت ها بود که چیزی نخورده بودم، اما نه میلی به نان شیرمال داشتم، نه دونر و نه هیچ خوراکی دیگری. با خود گفتم: پس قاتل بودن چنین احساسی دارد!
« وقتی آدم دور از پدر، بی پدر، بزرگ میشه اونوقت کل عالم واسش هیچ مرکزیتی نداره، دیگه مرزی برای اون آدم نیست. برا همین احساس می کنه که هیچ محدودیتی نداره و می تونه هر کاری که دلش خواست بکنه در حالیکه بعد از مدتی می فهمه این خبرا نیست. خیلی از کارها هست که. اون از عهده ی انجامش بر نمیاد و اون وقت چی کار می کنه؟ شروع می کنه به گشتن دنبال یه معنا، یه مفهموم، یه مرکز، یه آدم که گاهی جلوش قد علم کنه و با صدای بلند سرش فریاد بکشه و بگه نه، نه، نه.»
به نظر من یه آدم مدرن آدمیه که از پدرش دور افتاده و تو یه جنگل درندشت به اسم شهر، گم شده و الان در به در دنبال پدرشه. البته اون هیچ وقت پدرش رو پیدا نمی کنه. خودش هم هیچوقت پیدا نمی شه. اصلا مدرن بودن یعنی گم شدن، یعنی یتیمی.
اطلاعات کتاب
- کتاب مو قرمز
- نویسنده: ارهان پاموک
- ترجمه: عین له غریب
- انتشارات: چشمه
- تعداد صفحات: ۲۹۵
- قیمت چاپ اول: ۲۳۰۰۰ تومان
نظرات خود را در مورد کتاب مو قرمز با ما به اشتراک بگذارید.
این مطلب توسط مهشید موسوی نوشته شده است.