آندری کورکوف شهرتش را بیش از هر چیز مدیون رمان مرگ و پنگوئن است؛ رمانی که درباره حوادث و اتفاقات اوکراین پس از جدایی از شوروی است. کورکوف در آخرین اثرش یعنی کتاب زنبورهای خاکستری که مربوط به سال ۲۰۱۸ است، در قالب داستان به نزاع بر سر شبهجزیره کریمه که یک جنگ و اختلاف قدیمی است پرداخته. میتوان گفت کتاب زنبورهای خاکستری نیز بر مبنای مناقشه است. مناقشه بین روس و اوکراین.
جدا از کتاب مرگ و پنگوئن از این نویسنده کتابهای «مرا به کنگاراکس ببر» و «دوست مرحوم من» نیز به فارسی ترجمه شده است. کتاب زنبورهای خاکستری توسط مترجم توانا، آقای آبتین گلکار از زبان روسی ترجمه شده است.
موضوع کتاب زبنورهای خاکستری درباره بحران شبه جزیره کریمه و نزاع گروههای سیاسی داخلی اوکراین و همچنین نیم نگاهی به دخالت روسیه در این بحران از نظرگاه تأثیر این بحرانها بر عوامل و عوالم انسانی است. بحرانی که امروزه میتوان دنباله آن را در جنگ اکراین مشاهده کرد.
پشت جلد کتاب نیز به این موضوع تاکید شده و چنین آمده است:
ماجرای اصلی کتاب «زنبورهای خاکستری» دربارهی مردی است که خسته از جنگ، تنها به زنبورهایش فکر میکند و میخواهد آنها صحیح و سالم باقی بمانند و از این جدال جان سالم به در ببرند. «زنبورهای خاکستری» مثل «مرگ و پنگوئن» باز هم از ارتباط انسان و طبیعت حرف میزند اما حرف اصلی آن چیزی فراتر است.
[ معرفی کتاب: رمان دوازده صندلی اثر ایلف و پتروف – ترجمه آبتین گلکار، نشر ماهی ]
کتاب زنبورهای خاکستری
سرگی سرگئیچ با تعداد کمی کندو که در روستایی در منطقه خاکستری زندگی میکند. منطقهای در میانهی جبهههای طرفین درگیر که متعلق به هیچ کدام از متخاصمین نیست. همه از روستا رفتهاند جز دو نفر که دل از خانههایشان نمیکنند.
یکی از آنها سرگی است که علاوه بر خانه، زنبورها نیز پابندش کردهاند. جنگ طولانی شده و انگار سر تمام شدن ندارد. سرگی کم کم نگران زنبورهایش میشود. بهار که بیاید باز زنبورها باید در دشتهایی که با مین و خمپاره زیر و رو شده و جسد سربازها اینجا و آنجایش افتاده است و جالیزهایی که مدتهاست دیگر کشت نمیشود گرده جمع کنند و عسل بسازند. سرگی باید فکری کند.
آن دیگری که سر رفتن ندارد، پاشکا دشمن دوران کودکیاش است که مثل تمام سالهای آشناییشان موضعی مخالف با او حتی در خصوص جریان پیشآمده دارد؛ یکی طرفدار روسیه است و دیگری طرفدار اوکراین. اما همانطور که اشاره کردیم مسئله اصلی سرگی نجات زنبورهایش از آن محیط پرتنش و انتقال به منطقهای دیگر قبل از فرارسیدن بهار است. او تصمیم میگیرد خود را به منزل دوست تاتارش آختِم در کریمه برساند اما ذات جنگ در سفری که آغاز کرده خود را نمایان میکند.
سرگی نه برایش مهم است کریمه به کدام طرف میرسد نه برایش مهم است چه کسی پیروز میدان میشود. شعارهای همه طرفها هم برایش توخالی و مسخره است. سرگی فقط میخواهد جنگ تمام شود. زندگیش را بکند. اما در این میان با اینکه همه میگویند دارند به خاطر سرگی و روستایش و منطقهاش و کشورش میجنگند اما هیچکس به فکر سرگی و بقیه مردم نیست. زندگیهای بسیار زیر دست و پای منجیان ملت و مردم ریخته و پایمال میشود که البته چندان مهم نیست. اینها بهای ناگزیر رسیدن به قله افتخار و پیروزی است. اگر از این پیروزی فقط جیبهای منادیان آزادی و منجیان دو طرف پر میشود و سرگیها دیگر نخواهند بود منجیان و منادیان را چه باک؟
آندری کورکف در مصاحبهای میگوید:
«رمان من دربارهی جنگ نیست، دربارهی مردمی است که از جنگ رنج میبرند.»
در کتاب زنبورهای خاکستری منظور از خاکستری، منطقه خاکستری است که آدمهایاش بیطرفاند اما جنگ ایشان را بینصیب نمیگذارد. نویسنده این خاکستری بینظیر را در تاروپود داستان تنیده و روایت رئالیستیاش را در اوج زیباشناختی به سمبولیسم گره میزند. مردمان منطقه خاکستری هیچ سرزمین مشخصی ندارند. آنها شناسنامهای اوکراینی دارند، به روسی حرف میزنند ولی نه روسها با آنها دوستند نه اوکراینیها. آنها جدا افتادهاند و در عصر اینترنت و زندگی مجازی مجبورند بدون تلویزیون زندگی کنند چون برق ندارند.
آدمی در بستر روایت کورکوف با انتخاب کوچ، هجرت، رجعت، اقامت، بیمرزی و آزادگی رابطه دوسویهیی با زمان برقرار میکند، او چنان که در اسارت زمان است، زمان را به بند میکشد و معنای خویش را در معنادهی به زمان بازمیجوید.
[ » معرفی کتاب: رمان دمیان اثر هرمان هسه – نشر افق ]
جملاتی از رمان زنبورهای خاکستری
او بابت سلامتی خودش مسئولیت داشت، نه فقط در برابر خودش، بلکه در برابر زنبورها! اگر اتفاقی برای او بیفتد، تکتک آنها از بین میرود و او به هیچوجه نمیتوانست به خودش اجازه بدهد که موجب مرگ صدها هزار زنبور عسل بشود، حتی اگر این اتفاق بیرون از حیطهی اختیارات شخصی او باشد. چنین گناهی، چنین بار سنگینی حتی پس از مرگ هم دامان او را خواهد گرفت و هرجا که روحش پس از آخرین نفس به آن پر بکشد، به دنبالش خواهد آمد. دامانش را میگیرد و راحتش نمیگذارد: مجبورش میکند بارها و بارها بمیرد، به ازای هر زنبوری که او در مرگش مقصر باشد، مهم هم نیست که زنبور کارگر باشد یا زنبور ملکه! فرقی نمیکند! و او که همان موقع هم مرده است، مجبور خواهد شد دوباره و دوباره بمیرد، تا وقتی که به چنان مغاکی جهنمی از مرگ سقوط کند که از آن پایینتر متصور نیست!
فقط برف بود و برف، طوری که اگر زیاد به آن خیره میماندی، کمکم صدای سفیدی را میشنیدی، صدای سفیدی یعنی همان سکوتی که با دستان سردش به روحت چنگ میاندازد و تا مدتها رهایت نمیکند.
درک می کرد که این جوش و غلیان نوجوانانه و شادمانه کاملا دروغین و بیمبناست، ولی با این حال، این حس نوعی آرامش و ایمان به اینکه همه چیز رو به راه خواهد شد، به او میبخشید. هم سربازان جمهوری دُنِتسک و هم نظامیان اوکراینی پشت سر گذاشته شده بودند. غرش شلیکهای دور و نزدیک پشت سر گذاشته شده بود. جنگی پشت سر گذاشته شده بود که سرگئیچ در آن شرکت نداشت، فقط در آن سکونت داشت. سکونت در جنگ. سرنوشتی که به هیچ وجه رشکبرانگیز نیست، ولی باز برای انسانها بسیار قابل تحملتر است تا برای زنبورها. اگر زنبورها نبودند، او هم جایی نمیرفت.
وقتی زیاد در یک محل زندگی کنی، تعداد بستگانات در گورستان بیشتر از کسانی میشود که در خود روستا کنارت زندگی میکنند.
سکوت از آن چیزهاست که به هر رنگی درمیآید و هر کسی آن را، همانند یک پدیده صوتی شخصی در پیرامون خود میسازد و وفق میدهد.
انسانها اتفاقا میتوانند از زنبورها یاد بگیرند که چطور حافظ نظم باشند. البته این را هم باید در نظر گرفت که زنبورهای عسل به لطف نظم و کار خود در کندوهایشان به کمونیسم دست یافتهاند، ولی مورچهها فقط به سوسیالیسمی واقعی و طبیعی رسیدهاند. علتش این است که مورچهها چیزی برای تولید ندارند و فقط یاد گرفتهاند نظم و برابری را حفظ کنند. و انسانها؟ آنها نه نظم دارند نه برابری.
کافی است آدم یک بار از آهنگ همیشگی زندگی منحرف شود تا روزها و گاه حتی هفتهها طول بکشد که خود زندگی دوباره او را به مسیر معمول برگرداند.
مشخصات کتاب
- کتاب زنبورهای خاکستری
- نویسنده: آندری کورکوف
- ترجمه: آبتین گلکار
- انتشارات: افق
- تعداد صفحات: ۴۶۴
- قیمت چاپ دوم: ۶۰۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب زنبورهای خاکستری چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» چند کتاب دیگر از نشر افق: