کتاب سال تفکر جادویی با عنوان اصلی The year of magical thinking که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد توانسته است در همان سال نامزد جایزه کتاب ملی آمریکا شود و همچنین در سال ۲۰۰۶ نامزد جایزه پولیتزر شود. این کتاب درباره زندگی خود نویسنده – جوآن دیدیون – است.
در این کتاب دیدیون – که عکس او را میتوانید روی جلد کتاب هم مشاهده کنید – یک سال از زندگیاش را پیش روی ما قرار میدهد. یک سالی که با اتفاقات ناگهانی و غیرمنتظره همراه بود و سختیهای زندگی او در این سال هر کسی را تحت تاثیر قرار میدهد.
چند روز پیش از کریسمس سال ۲۰۰۳، جان و جوآن، که هر دو نویسندههایی موفق به شما میآمدند، متوجه اتفاق ناگواری میشود. تنها دختر آنها یعنی کوئینتانا، دچار بیماری خطرناکی شده است. کوئینتانا به کمای مصنوعی برده شده و تحت مراقبتهای شدید پزشکی قرار میگیرد. یک شب، وقتی که هنوز کوئینتانا در بیمارستان بستری است، جان بر اثر حمله قلبی ناگهانی این دنیا را ترک میکند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که جان و جوآن پشت میز غذاخوری در آپارتمانشان در نیویورک نشستهاند و شام میخورند. جملات ابتدایی کتاب چنین است:
زندگی بهسرعت تغییر میکند.
زندگی در یک لحظه تغییر میکند.
برای صرف شام نشستهای و زندگیات به پایان میرسد.
[ معرفی کتاب زندگینامه: کتاب آخرین دختر – سرگذشت من از اسارت و مبارزه با خلافت اسلامی ]
کتاب سال تفکر جادویی
همانطور که اشاره شد، جوآن دیدیون نویسنده است. او در کتاب شرح میدهد که تمام عمرش دست به قلم بوده و همواره مینوشته است. هر اتفاقی که رخ میداد او به نوشتن پناه میبرد اما این بار، پس از فوت همسرش، او به چیزی بیشتر از کلمات احتیاج پیدا میکند.
جوآن در کتاب سال تفکر جادویی از سالی که ناگهان ازدواج چهل سالهاش با مرگ ناگهانی همسرش به پایان میرسد و تنها دخترش هم درحال مبارزه با مرگ برای زنده ماندن است مینویسد. دیدیون با نثری ساده و با قلمی روان احساسات و اندوهش را روی کاغذ میآورد و ما را هم با خود در این سوگواری، در این شوک ناگهانی، انکار، درد و رنج، احساس غم و پوچی همراه میکند.
جوآن مراحل پذیرش یک مرگ را تشریح میکند. مراحلی مانند انکار اتفاقی که افتاده است تا پنهان کردن آن و مرور خاطرات. اما جوآن یک بچه هم دارد و مجبور است به خاطر دخترش قوی باشد. باید مراقب او باشد و حداقل آیندهای مناسب برای روی دخترش ترسیم کند. ما در تمامی این مراحل با نویسنده همراه هستیم.
شاید در ابتدا چنین به نظر برسد که کتاب سال تفکر جادویی یک کتاب انگیزشی و در سبک کتابهای موفقیت باشد اما باید اشاره کنیم که این کتاب یک زندگینامه است و الزاما در حین خواندن شما انرژی مثبت دریافت نمیکنید. شاید پس از پایان کتاب بتوانید درسهای مثبتی از زندگی نویسنده بگیرید اما به طور کلی این کتاب نمیتواند حال شما را خوب کند. ما با کتابی غمانگیز و دردناک، با داستانی خاص و البته مضمونی جهانی و همهگیر (از دست دادن یک نفر) روبهرو هستیم.
شاید کتابهای زیادی در زمینه سوگواری وجود نداشته باشد. کتابهایی که در آن نویسنده از احساسات و تجربیاتش پس از مرگ یک نفر قلم به دست گرفته باشد اما اگر در دنیای ادبیات سیر کنیم با کتابهای بسیار خوبی در این زمینه روبهرو خواهیم شد که کتاب رولان بارت یعنی کتاب خاطرات سوگواری یکی از آنهاست. کتاب سال تفکر جادویی نیز یک کتاب ساده است که درباره همین موضوع صحبت میکند اما ذوق هنری در آن کمتر دیده میشود.
کتاب ترجمه مناسبی دارد اما با یک ویراستاری بهتر میتوان کیفیت آن را بالاتر برد که امیدوار هستیم در چاپهای بعد به آن توجه شود.
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:
[ معرفی کتاب زندگینامه: کتاب رودخانه تباهی – فرار از کره شمالی ]
جملاتی از کتاب سال تفکر جادویی
فیلیپ اریس در کتاب ساعت مرگ اشاره کرده است که حقیقت نهادین مرگ همانطور که در کتاب شعرِ شعری از رنالد آمده خود مرگ است، حتی اگر ناگهانی و تصادفی باشد، «مرگ، خودش از قبل فرارسیدنش را هشدار میدهد.» از گوآن سؤال شد: «سرورم، آیا فکر نمیکنید خیلی زود است که شما بمیرید؟» گوآن پاسخ داد: «به شما میگویم که دو روز دیگر هم نباید زندگی کنم.» اریس مینویسد: «نه پزشکش، نه دوستانش و نه کشیشها هیچکدام به اندازهی خود او دربارهی مرگش نمیدانستند. تنها همان کسی که زمان مرگش فرارسیده میداند که چند مدت دیگر زنده خواهد بود.»
علیرغم آمادگی یا در هر سن و سالی که باشیم فوت والدین چیزی را از عمق وجود بیرون میکشد، باعث بروز واکنشی میشود که خودمان را شگفتزده میکند و خاطرات و احساساتی را در ما زنده میکند که گمان میکردیم مدتها قبل به دست فراموشی سپردهایم. در آن مدت بهخصوص که عزاداری مینامیماش حتی اگر در زیر دریا یا آرام و بیصدا در اقیانوس باشیم از عمق فاجعه خبر داریم و خاطرات از دور و نزدیک به ما سیلی میزنند.
بیشترین واکنشهای فوری و تکراری به مرگ، شوکه شدن، بیحسی و عدم باور است. به لحاظ ذهنی بازماندگان احساس میکنند در پیله یا داخل لحافی پیچیده شدهاند؛ در نظر دیگران اینطور میآید که آنها بهخوبی مرگ را پذیرفتهاند زیرا واقعیت مرگ هنوز به خودآگاهی آنها نفوذ نکرده و بازماندگان ساکت و به صورت کاملا پذیرنده ظاهر میشوند.
در مطالعات دانشگاه هاروارد در رابطه با سوگواری کودک در بیمارستان عمومی ماساچوست که بهوسیلهی ویلیام ووردن انجام شد مشاهده شده که دلفینها بعد از مرگ جفتشان از غذا خوردن خودداری میکنند. در غازها مشاهده شد که آنها به همچین مرگهایی با پرواز و صدا زدن واکنش نشان میدهند و آنقدر به دنبال جفتشان میگردند، تا خودشان از مسیرشان منحرف شده و گم میشوند. خواندهام اما احتیاج نبود یاد بگیرم که انسانها هم الگوی واکنشی مشابهی را نشان میدهند. آنها جستوجو میکنند. از غذا خوردن دست میکشند. یادشان میرود نفس بکشند. به علت کمبود اکسیژن از حال میروند، سینوسهایشان به علت اشکهایی که جاری نشده مسدود میشود و در آخر به علت عفونت گوشی نامشخصی روانه مطب متخصص گوش و حلق و بینی میشوند. آنها تمرکزشان را از دست میدهند.
کسانی که حقیقتا در زیر فشار رنج و مصیبتی هستند، نهتنها به لحاظ فکری و روانی بلکه به لحاظ جسمی هم نامتعادل میشوند. مهم نیست چقدر آرام و معقول به نظر میرسند. هیچکس در چنین شرایطی نمیتواند عادی باشد. جریان خونشان مختل و در نتیجه بدنشان سرد میشود، اندوه و پریشانی ناتوانشان میکند و بیخواب میشوند. از کسانی که در شرایط عادی دوستشان دارند روی میگردانند. در چنین شرایطی هیچکس را نباید از اندوه منع کرد و قطعا باید از برخورد تمام کسانی که به طرز افراطی احساساتی هستند، بدون توجه به صمیمیتشان با شخص داغدار جلوگیری شود. اگرچه دانستن اینکه دوستانشان آنها را دوست دارند و همدردی آنها شدیدا تسلیبخش است اما اشخاص داغداری که رابطه نزدیک با متوفی دارند باید از هرکس یا هرچیزی که فشار زیادی به اعصاب آنها وارد کند دور نگه داشته شوند و هیچکس نباید از اینکه به او گفته شود به شخص داغدار نزدیک نشود برنجد. در این مواقع به عدهای همدردی و به عدهای دیگر دور بودن از دوستان آرامش میدهد.
ما گمان میکنیم هر آنچه که دیگران به آن فکر میکنند میدانیم، حتی زمانی که نیازی به دانستن آنها نیست، اما در حقیقت به من ثابت شده که ما تنها کوچکترین قسمت از چیزی را که باید بدانیم، میدانیم.
ما موجوداتی از بین رفتنی و ناقص هستیم، ما از اینکه مرگ برایمان اتفاق میافتد آگاهیم، ولی حتی آن را جدی نمیگیریم، پیچیدگیهای روحی ما را از پای درمیآورد، بنابراین در کمال تعجب، زمانی که برای اشخاصی که از دست میدهیم، سوگواری میکنیم در حقیقت به حال خودمان هم سوگواری میکنیم. برای چیزی که بودیم و حالا نیستیم، به حال خودمان چون میدانیم ما هم روزی از بین میرویم.
مشخصات کتاب
- عنوان: سال تفکر جادویی
- نویسنده: جوآن دیدیون
- ترجمه: نیوشا افخمی
- انتشارات: کتاب کوله پشتی
- تعداد صفحات: ۲۰۰
- قیمت چاپ اول: ۲۵۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: زهرا محبوبی
نظر شما در مورد کتاب سال تفکر جادویی چیست؟ اگر این کتاب را خواندهاید، آیا آن را به دوستان خود پیشنهاد میکنید؟ لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
[ لینک: اینستاگرام کافهبوک ]
» معرفی چند کتاب زندگینامه دیگر: