بازگشت شازده پسر ادامه رمان شازده کوچولو است و از بنیاد سنت اگزوپری نیز مجوز دریافت کرده است. شازده کوچولو بعد از قران و انجیل، محبوبترین و پرفروشترین کتاب در تاریخ است.
شازده کوچولو، اثری خیالانگیز و زیباست که در خلال آن عواطف بشری به سادهترین شکل، تجزیه و تحلیل شده است و عناصری که بر اثر غوطهور شدن در علایق مادی و پولپرستی از سجایای انسانی به دور افتادهاند تحت نام آدمهای بزرگ به باد مسخره گرفته شده است. حال در کتاب بازگشت شازده پسر نویسنده داستان شازده کوچولو را ادامه میدهد.
مترجم کتاب – حامد رحیمی – درباره این رمان مینویسد:
بازگشت شازده پسر تاکنون به ۳۵ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
تقریبا همه با کتاب شازده کوچولو و زیباییهای آن آشنا هستند و میدانند که این کتاب به سمبلی جهانی برای ارزشهای از دست رفته تبدیل شده است. اما پایان کتاب شازده کوچولو و بازگشت او به سیارهاش باعث غمگین شدن عده زیادی از جمله آلخاندرو گیلرمو روئمرز شد. بنابراین او تصمیم گرفت ادامه شازده کوچولو را بنویسید. روئمرز در این مورد مینویسد:
زمانی که آن کودک – که جای بسیار بزرگی در قلبم پیدا کرده بود – چارهای جز بازگشتن به سیارکش نداشت، من هم در غم سنت اگزوپری با او سهیم شدم. مدتی بعد فهمیدم که نفرت، عدم وجود درک و همبستگی، بعد مادی دنیا و نیروهای منفی دیگر مانع شده بودند که او در هر شرایطی بین ما زندگی کند. بارها از خودم – شاید مثل شما – پرسیدم: اگر آن بچه خیلی خاص در سیاره ما به زندگی کردن ادامه میداد چه پیش میآمد؟ جوانیاش چطور میگذشت؟ چطور میتوانست خلوص قلبش را حفظ کند؟
سالها طول کشید تا پاسخ این سوالها را یافتم. با اینکه ممکن است آن جوابها تنها برای من ارزش داشته باشند، اما امیدوارم که حداقل بخشی از مسیر خوانندگان را در تجلیل از کودکی که هر کدام از ما درونمان داریم روشن کند.
» معرفی کتاب: رمان شازده کوچولو
خلاصه کتاب بازگشت شازده پسر
در کتاب شازده کوچولو وقتی شازده با خلبان روبهرو میشود از او درخواست میکند که: «بیزحمت یک گوسفند برای من بکش!» و خلبان نیز گوسفندی برای او میکشد. اما شازده گوسفند را بیحال میداند و از خلبان میخواهد گوسفند دیگری نقاشی کند. در نقاشی دوم خلبان یک قوچ میکشد که دوباره شازده آن را قبول نمیکند. در آن لحظه که خلبان مشغول تعمیر موتور هواپیما بود از این بهانههای شازده خسته میشود و نهایتا یک صندوق میکشد و به شازده میگوید: «این صندوق است و گوسفندی که تو میخواهی توی آن است.»
شازده با صندوقاش به سیاره خود برمیگردد. یک روز وقتی مشغول تمیزکردن سیاره بود و میخواست چمنی را از زمین بیرون بکشد، چمن جمله عجیبی میگوید: «اگه من رو بیرون بکشی مرتکب یه اشتباه دیگه خواهی شد.» شازده گفتوگو را ادامه میدهد تا پی ببرد که قبلا چه اشتباهی انجام داده است. چمن که قصد داشت مرگ خودش را به تعویق بیندازد به شازده میگوید که در جعبه گوسفندی وجود ندارد:
پس از یک سری اتفاقات، شازده روزی صدایی از درونش شنید که میگفت: «به دنبال دوستت بگرد و اجازه بده دلایل خود را برایت توضیح دهد. فقط آن موقع میتوانی دوباره ستارهها را ببینی…» بنابراین شازده کوچولو تصمیم میگیرد که بار دیگر به سیاره زمین سفر کند. وقتی به زمین میآید، رانندهای در کنار جاده او را بیهوش پیدا میکند.
اما این بار شرایط عوض شده و شازده بزرگ شده است. او دیگر نمیتواند با گلها، روباه، مار و یا چیزهای دیگر صحبت کند. فقط میتواند با آدمها صحبت کند و…
در پشت جلد کتاب بازگشت شازده پسر نیز آمده است:
کمتر داستانی مثل شازده کوچولو به صورت گسترده خوانده شده و مورد توجه کوچک و بزرگ قرار گرفته است. اما حتی شاهزادههای سیارههای خیلی خیلی دور هم عاقبت روزی بزرگ میشوند. شازده پسر که دیگر در سیارکش احساس خوشحالی نمیکند بار دیگر از آن خارج میشود تا جهان را کاوش کند. در نتیجه سفر به یاد ماندنیِ دیگری را به سوی رازها و لذتهای یک زندگیِ معنادار آغاز میکند. دنباله این داستان کلاسیکِ بینظیر و محبوب، که حکایتیست جذاب برای تمامی سنین، به ما یادآوری میکند که چه چیزهایی انسان حقیقی را میسازد و در همان حال، جشنی باشکوه برای زندگی با همهی حکمتها، زیباییها و شگفتیهایش برپا میکند.
[ معرفی کتاب: رمان کیمیاگر – همراه با اینفوگرافیک کتاب ]
درباره رمان بازگشت شازده پسر
در شاهکار بودن شازده کوچولو تردیدی نیست. رمانی فوقالعاده که بارها و بارها میتوانید بخوانید و هر بار بیشتر از قبل لذت ببرید. اما آیا بازگشت شازده پسر نیز یک شاهکار محسوب میشود؟ آیا میتوان این رمان را خواند و به اندازه کتاب شازده کوچولو از آن لذت برد؟ و یک سوال مهمتر، آیا قلم آلخاندرو گیلرمو روئمرز آنقدر قوی است که ادامه رمان شازده کوچولو را نوشته است؟
در همین ابتدا باید اشاره کنم که این رمان، کتاب خوبی است و ارزش آن را دارد که خوانده شود. شما با مطالعه این رمان علاوه بر اینکه احساس خوبی پیدا میکنید متوجه نکات ریز و درشتی میشوید که میتواند راهنمای شما در زندگی باشد. اما اگر بخواهیم آن را مقایسه کینم، قطعا شازده کوچولو یک سر و گردن بالاتر است. شازده کوچولو کتابی است که علاوه بر بچهها، بسیاری از آدمبزرگها نیز آن را خواندهاند. اما شاید آدمبزرگها آنقدرها به رمان بازگشت شازده پسر علاقه نشان ندهند.
تفاوت جدی این کتاب با رمان شازده کوچولو در این است که در اینجا شازده کوچولو به دنبال یافتن جواب است. در رمان شازده کوچولو خلبان دچار مشکل شده بود و در یک صحرا سردرگم بود. با آمدن شازده کوچولو ما با او همراه شدیم و چیزهای شگفتانگیز زیادی را تجربه کردیم. اما در این رمان وقتی رانندهای شازده پسر را پیدا میکند، خواننده بیشتر از صحبتهای میان راننده و شازده پسر را میبیند. راننده راهنمای ما در این کتاب است و به شازده پسر و همچنین به خواننده نشان میدهد که میتوان در این کره خاکی، با وجود همه مشکلاتی که دارد، خوب بود و خوب زندگی کرد، در واقع میتوان با وجود همه پلیدیها و چیزهای منفی با عشق زندگی کرد.
راننده ماشین، شازده پسر را که دیگر شازدهای کوچولو نیست، آماده میکند تا وارد دنیای پیچیده آدمبزرگها شود. دنیایی که اگر در آن گرفتار ظاهر شود همه چیز عجیب و بدون مفهوم خواهد بود. برونو دی ایجی که یکی از اعضای خانواده سنت اگزوپری است، در مقدمهای که بر کتاب نوشته است مینویسید:
[ معرفی کتاب: گرسنگی اثر رکسان گی – نشر کتاب کوله پشتی ]
جملاتی از متن کتاب بازگشت شازده پسر
بهترین راه برای حل یه مشکل اینه که مثل یه مشکل بهش نگاه نکنیم بلکه مثل یه اشکال یا یه چالش در نظرش بگیریم. در واقع، مانع هم همینطوره، اما تو میتونی با یه طرز فکر مثبت بهش نزدیک بشی. این کار ذهنت رو متمرکز میکنه و در آینده مسیرت رو به سمت راهحلهای بیشتر باز میکنه. تو باید بابت مشیت الهی که تو رو با سختیهای عجیبوغریب مواجه کرده شاکر باشی. (کتاب بازگشت شازده پسر – صفحه ۲۲)
احساس گناه ماه رو فلج و از حل بسیاری از مشکلات دور میکنه. قبول کردن مسئولیت باعث میشه اون احساسات ناپدید بشن و بهمون اجازه میده کارهای مثبت بیشتری انجام بدیم؛ کارهایی مثل جبران کار اشتباهی که کردیم، و یا حرکت کردن به جلو و تکرار نکردن رفتاری که از همون اول باعث شده احساس گناه کنیم. (کتاب بازگشت شازده پسر – صفحه ۲۵)
بعضی وقتها مردم مثل صدف هستند؛ تنها کاری که باید انجام دهیم این است که صبر کنیم تا خودشان مرواریدی که در درون خود پنهان کردهاند را آشکار کنند. (کتاب بازگشت شازده پسر – صفحه ۳۳)
اگه من نتونم بدون تو زندگی کنم اونوقت من بردهام و تو ارباب. (کتاب بازگشت شازده پسر – صفحه ۴۴)
مواظب افرادی باش که به بهانه لطف کردن در حقت رویاهات رو از بین میبرن، چون اونها هیچچیز خوب دیگهای ندارن که جای رویاهات رو پر کنه. (کتاب بازگشت شازده پسر – صفحه ۴۸)
دوست جوان من، موضوع اینجاست که جامعه ما اینقدر چیزهای جدید برامون به وجود آورده که مردم دلشون میخواد همه اونها رو داشته باشن، و متوجه نمیشن که دارن مسیر رو اشتباه میرن تا زمانی که در بهدستآوردن آخرین چیز شکست بخورن. تو قبلا هم دیدی اونها پیش از اینکه قبول کنن دارن اشتباه میکنن و نیاز به تغییر دارن به هر چیزی که از اونها حمایت کنه، هر چقدر هم کوچیک باشه، دودستی میچسبن. مشکل اینجاست که تا وقتی اونها آخرین چیز رو به دست بیارن خیلی چیزای بنیادی و اصلی رو از دست دادن. این افراد مثل شعبدهبازانی هستن که هفتتا کلاه رو به صورت همزمان توی هوا نگه میدارن. فکر کن: اونها این کار رو فقط با هفتتا انجام میدن! موضوع دیگه اینه که مردم به محض اینکه به چیزایی که میخواستن بهشون دست پیدا کنن میرسن، فقط میدنن چیز بعدی که میخوان چیه؛ به خاطر همین هم در نهایت چیزی که فکر میکردن هدف نهاییشون بوده الان دیگه هدف نهاییشون نیست. این افراد در واقع زندگیشون رو سر یه جستجوی بیفایده تلف میکنن و از این شاخه به اون شاخه میپرن، انگار همه اون چیزایی که به دست آوردن سنگهایی بودن برای رد شدن از رودخانهای که اونها هرگز موفق به رد شدن از اون نخواهند شد. (کتاب بازگشت شازده پسر – صفحه ۵۹)
اگه عشق بورزی و ببخشی خوشبخت خواهی بود، چون در عوض به تو عشق ورزیده میشه و بخشیده میشی. اگه عاشق نباشی نمیتونی ببخشی چون بخششِ تو هیچوقت بزرگتر از عشقت نمیشه؛ و در نهایت، غیرممکنه بتونی به دیگران عشق بورزی و اونها رو ببخشی بدون اینکه اول عاشق خودت باشی و خودت رو بخشیده باشی. (کتاب بازگشت شازده پسر – صفحه ۸۶)
خوشبختی از بودن میاد نه از داشتن؛ از تقدیر و قدردانی بابت هرآنچه که الان داری، نه عجله برای به دست آوردن چیزایی که نداری. گاهی اوقات نداشتن بعضی از چیزها میتونه ریشه خوشبختی ما باشه، چون همین چیزها هستن که باعث میشن دیگران تکمیلکنندهای برای ما باشن. اگه ما کامل بودیم و همهچیز داشتیم چطور میتونستیم باهم ارتباط برقرار کنیم؟ (کتاب بازگشت شازده پسر – صفحه ۹۷)
مشخصات کتاب
- عنوان: بازگشت شازده پسر
- نویسنده: آلخاندرو گیلرمو روئمرز
- ترجمه: حامد رحیمی
- انتشارات: کتاب کوله پشتی
- تعداد صفحات: ۱۱۲
- مصور
- قیمت چاپ سوم – دی ماه ۱۳۹۷: ۱۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد رمان بازگشت شازده پسر چیست؟ به نظر شما این رمان چه فرقی با رمان شازده کوچولو دارد؟ لطفا اگر این رمان را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
[ لینک: اینستاگرام کافهبوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر: