کتاب سه رمان کوتاه سومین ترجمهی کاوه میرعباسی از آثار گابریل گارسیا مارکز است که در سالهای اخیر روانه بازار شده است. البته میرعباسی در گذشته آثار دیگری هم از مارکز مانند: زندهام که روایت کنم و خاطره دلبرکان غمگین من را ترجمه کرده است.
سه رمان کوتاه از سوی انتشارات کتابسرای نیک منتشر شده و همانطور که احتمالا میدانید این کتاب هم از زبان اصلی – یعنی اسپانیایی – ترجمه شده است.
سه رمان کوتاه در این کتاب شامل موارد زیر است:
- برگ باد
- کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد
- وقایع نگاری مرگی اعلام شده
مارکز در سال ۱۹۸۲ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرده است.
[ لینک: معرفی مجموعه داستان شب مینا از گابریل گارسیا مارکز ]
خلاصه داستانهای کتاب سه رمان کوتاه
- برگ باد
اولین رمان کوتاه در این مجموعه، برگ باد است. این داستان از زبان سه شخصیت روایت میشود که در آن فردی خودکشی کرده است و اهالی روستا به دلیل کینهای که از او دارند، مانع تشییع جنازه او میشوند. مارکز در ادامه داستان به گذشته بازمیگردد و سرگذشت افراد را روایت میکند.
در پشت جلد کتاب در مورد این داستان چنین آمده است:
«برگ باد»، نخستین رمان مارکز، روایتی چندصدایی است با پایانی باز که گوشه چشمی به نمایشنامه «آنتیگونهِ» سوفوکلس دارد و در آن نویسنده، ضمن افشای فساد اجتماعی به شکلی استعاری، به پیشواز برخی از پرسوناژها و مضامین کلیدی «صد سال تنهایی» رفته است، که سرهنگ آئورلیانو یوئندیا و یورشِ «کمپانی موز» از آن جملهاند.
در ابتدای این داستان قسمتی از نمایشنامه آنتیگونه هم آمده است:
میگویند منع کرده شهروندان را از به خاک سپردن پیکر پولونیکس، که خفتبار جان باخت، و فرمان اکید داده مبادا کسی برایش سوگواری کند و اشک بریزد، و بیمزار بماند تا طعمهِ خوشگوارِ لاشخوران شود و شکمشان را سیر کند. این است آنچه ما را کرئون شریف فرموده، تو را و مرا نیز؛ به هوش باش: میگویم مرا نیز؛ و اینجا آمدهام که آگاه کنم بیخبران را از این فرمان. باشد که بدانند نه امرِ سهل است، زیرا هرکه از این دستور سرپیچی کند، جزای سخت میبیند: سنگسار میشود چندان که مرگ برهاندش از عذاب.
بخشهای از رمان برگ باد:
[ لینک: معرفی رمان عشق در روزگار وبا از مارکز ]
- کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد
دومین داستان در مورد سرهنگی است که ۱۵ سال منتظر یک نامه مانده تا شاید خبر خوشی برای او داشته باشد. سرهنگ سالهاست که انتظار حقوق بازنشستگی را میکشد اما هیچ خبری از آن نیست. در این میان زنش هم از بیماری آسم رنج میبرد و زندگی به سختی پیش میرود و…
پشت جلد کتاب درباره این داستان آمده است:
«کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد» شرح انتظار طولانی و پایداری سرسختانه یکی از پرسوناژهای فرعی «صد سال تنهایی» است که در نهایت جلوهای اسطورهای مییابد.
بخشهایی از این رمان کوتاه:
[ لینک: معرفی رمان صد سال تنهایی ]
- وقایعنگاری مرگی اعلام شده
آخرین داستان از کتاب سه رمان کوتاه با خبر قتل سانتیاگو نصار آغاز میشود. بعد از اینکه مارکز خواننده را از همان ابتدا از مرگ سانتیاگو نصار آگاه میکند، به گذشته بازمیگردد و از کارهایی که او در گذشته انجام داده است میگوید. از انگیزههای قاتل میگوید و…
پشت جلد کتاب در مورد این داستان آمده است:
«وقایعنگاری مرگی اعلام شده» بر پایه رویدادی واقعی پدید آمده و، به برکت دیالکتیک باوری که خلاقیت ادبی گارسیا مارکز میان واقعیت و اسطوره ایجاد میکند، تا حد استعارهای جهانشمول از وضعیت بشری ارتقا یافته.
ابتدای این رمان کوتاه جملهای از خیل بیثنته آمده است:
شکارِ عشق به شکارِ شهباز میماند.
قسمتهایی از این رمان کوتاه:
[ لینک: بهترین کتاب های دنیا در طول تاریخ ]
نگاهی به کتاب سه رمان کوتاه
اگر کتاب صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز را خوانده باشید و یا در مورد آن شنیده باشید، میدانید که این کتاب از پیچیدگی عجیبی برخوردار است و سبک مارکز در آن بسیار خاص است. خواندن این سه رمان کوتاه میتواند مقدمه خوبی باشد که بعد از آن به سراغ صد سال تنهایی بروید.
در این سه رمان کوتاه با سبک نگارش مارکز بیشتر آشنا میشوید و بازی او با زمان را نیز بهتر درک خواهید کرد.
نکته نهایی اینکه ترجمه کتاب، جلد کتاب، کیفیت چاپ کتاب و تقریبا همهچیز در مورد این کتاب بینقص است.
مشخصات کتاب
- سه رمان کوتاه
- نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
- ترجمه: کاوه میرعباسی
- انتشارات: کتابسرای نیک
- تعداد صفحات: ۳۰۸
- قیمت چاپ اول – ۹۶: ۲۹۵۰۰ تومان
نظر شما در مورد این سه رمان کوتاه چیست؟
معرفی چند رمان خارجی دیگر: