کتاب راز مادرم با عنوان اصلی My mothers secret: a novel based on a true holocaust story داستانی بر مبنای یک اتفاق واقعی از زندگی فرانچسکا هالامایوا و دخترش هلنا است که در طول جنگ جهانی دوم (در دوران هولوکاست) جان ۱۵ یهودی را نجات دادند.
روی جلد کتاب نوشته شده:
او مادری دوست داشتنی است، بهترین مادر دنیاست اما برای نجات جان دیگران، زندگی من را به خطر انداخت.
همین جمله برای ترغیب شما به خواندن این داستان کافیست. داستانی سراسر ترس، مرگ، عشق و مهربانی که واقعی بودن آن جذاییتش را دو چندان کرده است.
شاید با خود فکر کنید که نجات دادن جان ۱۵ یهودی زیاد چشمگیر نیست و هر کسی میتواند این کار را انجام دهد اما به باید اشاره کنیم که قبل از جنگ شش هزار یهودی در لهستان بودند. تنها ۳۰ نفر از آنها از جنگ نجات یافتند و نیمی از آنها هم به خاطر کمک فرانچسکا جان سالم به در بردند.
[ لینک: کتاب سربازان سالامیس ]
خلاصه کتاب راز مادرم
این کتاب در ۵ بخش نوشته شده است و ۴ راوی دارد. بخش اول و آخر را هلنا، دختر فرانچسکا روایت میکند. او در ابتدا از پدر آلمانی و مادرش که دیدگاههای متفاوتی نسبت به هیتلر دارند صحبت میکند و شرح میدهد که چگونه پس از به قدرت رسیدن هیتلر، این اختلاف نظر باعث شد مادرش تصمیم بگیرد که آلمان را ترک کند و به کشور خود یعنی لهستان و شهر سوکال برگردد. در صفحه ۹ کتاب راز مادرم میتوان جملات زیر را خواند:
پدرم معتقد است هیتلر راهحل تمام مشکلات مردم آلمان است.
پدرم میگوید: «با رهبری هیتلر، آلمان دوباره ابرقدرت میشه.»
مادرم میگوید: «اگه آلمانی باشی و کسی بهت بگه تو برتر متولد میشی معلومه حرف قشنگیه و خوشت میآد. از اینم بهتر اینه که بهتون بگن اگه روزگارتون بده به خاطر یهودیاست و تقصیر شما نیست. مردم این چیزا رو بهتر قبول میکنن تا دلایل و توضیحات منطقی.»
مادرم میگوید: «نه همهی آلمانیا خوبن و نه همشون بد، یهودیا هم همینطور.»
با حمله هیتلر به لهستان و با به خطر افتادن جان یهودیان فرانچسکا و دخترش تصمیم میگیرند که به تعدادی از افرادی که به آنها پناه آوردهاند کمک کنند و آنها را در خانه خود پنهان کنند. هر کدام از خانوادههایی که فرانچسکا به آنها پناه میدهد به نحوی با او آشنا هستند و از خوشقلب بودن او خبر دارند. در بخشهای بعدی هر کدام از این افراد داستان خود و ماجرای اینکه چطور دست یاری به سوی فرانچسکا دراز کردند را شرح میدهند.
فرانچسکا و هلنا همچنین یک سرباز آلمانی را که به اجبار وارد ارتش شده اما نمیتواند کسی را بکشد، در خانه خود مخفی میکنند، در حالی که هیچکدام از افراد پناه گرفته در خانه فرانچسکا از حضور یکدیگر اطلاعی ندارند.
در همین حال تنها پسر فرانچسکا در هنگام کمک به پارتیزانان یهودی کشته میشود و…
[ لینک مرتبط: رمان گزارش محرمانه ]
درباره کتاب راز مادرم
همانطور که گفته شد این کتاب شامل ۵ بخش است و ۴ راوی دارد. بخشهای دوم، سوم و چهارم را افراد زیر روایت میکنند:
- برونک، مردی که به همراه پسر، همسر، و خواهر همسرش در انباری خانه فرانچسکا پناه گرفتهاند.
- میکولاژ، پسر هشت سالهای که همراه با پدر پزشک و مادرش در زیر زمین خانه پنهان شدهاند.
- ویلهلم، سرباز آلمانی که در اتاق زیر شیروانی مخفی شده است.
کتاب راز مادرم همزمان هم ترسناک است و هم هیجانانگیز، هم غمناک است و هم مفرح، ولی در نهایت امیدبخش است. شجاعت فرانچسکا و زیرکی او برای پنهان کردن این افراد در خانهاش واقعا تحسینبرانگیز است و امید به انسانیت را در دل هر فردی بیدار میکند.
نویسنده کتاب در انتها، در بخش سفر به اسرائیل چنین مینویسد:
در سال ۲۰۱۲ از یادواشم که موزه هولوکاست در اورشلیم است دیدن کردم. آنجا یک درخت سیب است و پلاکی دارد به افتخار فرانچسکا هالامایوا و دخترش هلناست. افرادی که یهودی نبودند اما با این حال زندگی خود را به خطر انداختند تا جان یهودیان را در دوران هولوکاست نجات دهند. این گروه با عنوان «درستکاران جهان» در اسرائیل شناخته شدهاند.
ما اغلب داستانهای زیادی از هولوکاست شنیدهایم ولی هیچکدام از کتابها و داستانهایی که خواندهایم و شنیدهایم نمیتواند ما را تا این اندازه به ماجرا نزدیک کند. کتاب راز مادرم به نحوی نوشته شده است که همزمان با خواندن به عمق ماجرا پی خواهید برد. پیشنهاد میکنم اگر به ادبیات جنگ و مخصوصا واقعه هولوکاست علاقه دارید، مطالعه این کتاب کوچک و تاثیرگذار را از دست ندهید.
[ لینک مرتبط: سرزمین مامورهاى مخفى – داستان هایی از پشت دیوارهای برلین ]
جملاتی از متن کتاب راز مادرم
من و دامیان مدام نگران رفتار پدر هستیم، آنقدر زود عصبانی میشود که ممکن است بین بحثهایشان به مادر آسیب برساند. ریزه بودن مادر و اینکه نصف سایز پدر است میتواند باعث شود او به طور جدی صدمه ببیند. با این حال مادر هیچوقت در بحثهایشان کوتاه نمیآید، طوری که من و برادرم میترسیم. میخواهیم زود بزرگ شویم. (کتاب راز مادرم – صفحه ۱۱)
خب زیبایی همیشگی نیست، داشتن دانش هم خوبه اما پول شکمِ گرسنه رو سیر میکنه. من اگه پول داشته باشم میتونم هر چیزی رو که میخوام یاد بگیرم. میتونم کتاب و معلم داشته باشم. پول به شما حق انتخاب میده، بهتون آزادی عمل میده و توانایی این رو میده که از دیگران مراقبت کنید. آره من پول رو انتخاب میکنم. (کتاب راز مادرم – صفحه ۲۰)
در ژوئن سال ۱۹۴۱ هیتلر پیمانش را با استالین میشکند و آلمانها به آن سمت از رودخانه که ما بودیم حرکت میکنند. به نظر میرسد شرایط ما از بد به بدتر تبدیل میشود. نازیها شروع به آزار و اذیت یهودیها میکنند. ابتدا فقط آنهایی که روس بودند و در لهستان زندگی میکردند اما بعد تبعیض قائل نشدند. آنها همهی یهودیها را اذیت میکردند. فقیر و پولدار، روسی و غیر روسی، همه را به یک اندازه آزار میدادند. (کتاب راز مادرم – صفحه ۳۲)
تا وقتی پدر و مادرمان زنده هستند، در وجودمان هنوز احساس کودکی میکنیم. (کتاب راز مادرم – صفحه ۶۱)
آلمانیها هر چیز باارزشی را میگیرند. آنقدر بیرحم هستند که حتی یک مته دندانپزشکی دارند و با آن روکش طلای دندانها را هم درمیآورند. (کتاب راز مادرم – صفحه ۶۵)
آدمها مثل آب در یک تالاب هستند. شما نمیتوانید کف تالاب را ببینید و فکر میکنید کم عمق است اما فقط وقتی شیرجه بزنید میفهمید عمق واقعی آن چقدر زیاد است. (کتاب راز مادرم – صفحه ۷۷)
فرماندهها فکر میکنند من بیفایده و بهدردنخور هستم در حالی که نمیدانند من خودم به خطا شلیک میکنم. نمیتوانم تصور کنم زندگی کسی را بگیرم، هرکسی. (کتاب راز مادرم – صفحه ۱۰۶)
ویلهلم آلمان جنگ رو شروع کرده و اگرچه مزرعهی ما از پایتخت دوره اما اونا میان سراغت و ازت میخوان مردمی رو بکشی که نمیشناسیشون و این خلاف اخلاق و انسانیته. با این کار سرافکنده میشی. تا جایی که میتونی این کارو نکن. شجاع نباش. این جنگ نه ضروریه و نه درست. (کتاب راز مادرم – صفحه ۱۱۰)
وقتی کوچک تر بودم از مادرم پرسیدم: «چطور بفهمم عاشق شدهم؟» جوابش این بود: «به وقتش خودت میفهمی.» پاسخ او گنگ و مبهم بود و همچنان این سوال در ذهنم بود؛ «واقعا چطوری میفهمم؟» او گفت: «چیز بیشتری نمیشه گفت جز اینکه اگه نفهمیدی و حسش نکردی یعنی هنوز عاشق نشدی.» (کتاب راز مادرم – صفحه ۱۳۱)
[ لینک: کتاب در غرب خبری نیست – سرگذشت گروهی از سربازان جوان و سرگردان آلمانی ]
مشخصات کتاب
- عنوان: کتاب راز مادرم
- نویسنده: جی ال ویتریک
- ترجمه: سمیه نصرالهی
- انتشارات: مهرگان خرد
- تعداد صفحات: ۱۴۴
- قیمت چاپ سوم: ۱۲۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: سپیده صدیق – سروش فتحی
نظر شما در مورد کتاب راز مادرم چیست؟ آیا به کتابهایی که براساس یک ماجرای واقعی هستند علاقه دارید؟ آیا ادبیات جنگ را میخوانید؟ لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند کتاب مرتبط با موضوع جنگ جهانی: