آنا کارنینا نوشته نویسنده مشهور قرن نوزدهم لئون تالستوی است. کتابی که برخی منتقدان آن را بهترین رمان تاریخ دانستهاند و یا همواره آن را در لیست ده کتاب برتر تاریخ قرار میدهند. تولستوی در رمان آنا کارنینا شرح حال روابط میان خانوادههای روسی در قرن نوزدهم را روایت میکند. کتابی که هرکسی در طول زندگیاش حتما باید آن را بخواند. ما نیز در کافهبوک این رمان برجسته را در لیست کتابهای پیشنهادی کافهبوک قرار دادهایم.
تالستوی زمانی عقیده داشت رمان وسیلهای برای آموزش روح و روان است و در طول زندگی خود سه رمان بزرگ خلق کرد. اما پس از مدتی از رمان نوشتن فاصله گرفت و بنابرگفته ناباکوف در کتاب درسگفتارهای ادبیات روس، تولستوی «به این نتیجه رسید که هنر غیرالهی است چون بر تخیل، بر فریب، بر جعلِ خیال استوار است. بدین ترتیب درست وقتی که با آنا کارنینا به بالاترین قلههای کمال خلاقیت رسیده بود، ناگهان تصمیم گرفت که نوشتن را به کلی کنار بگذارد مگر نوشتن جستارهایی در باب اخلاق.» اما بعدها چند داستان کوتاه هم خلق کرد. آنا کارنینا در کنار رمان جنگ و صلح و مرگ ایوان ایلیچ، سه کتاب این نویسنده هستند که شایسته مطالعهاند.
در دوران پیری، هنگامی که تالستوی دست از رمان نوشتن کشیده بود، اتفاق جالبی برای او رخ میدهد که ولادیمیر ناباکوف در کتاب درسگفتارهای ادبیات روس به آن اشاره کرده است. این اتفاق چنین بود:
اتفاقات کتاب حاضر در قرن نوزدهم رخ میدهد ولی دغدغههایی که در آن مطرح است (چه دغدغههای روابط عاشقانه و چه دغدغههای هویتی) حتی در جامعه امروز هم بهوفور چشم میخورد. صحبت از همین موارد است که آنا کارنینا را به یکی از شاهکارهای دنیای ادبیات تبدیل کرده است.
[ معرفی نویسنده: زندگی و اثار لئون تالستوی ]
کتاب آنا کارنینا
به گفته ناباکوف، آنا کارنینا یکی از بزرگترین داستانهای عاشقانه ادبیات جهان است. اما عشق تنها بخشی از این رمان پرماجرا است. مباحث اخلاقی، مذهبی و هویتی از جمله موارد دیگری هستند که در کتاب به آنها پرداخته میشود. اما قبل از پرداختن به داستان کتاب شاید بهتر باشد جمله آغازین کتاب را مرور کنیم که یکی از مشهورترین شروعها در دنیای ادبیات است.
خانوادههای خوشبخت همه به مثل همهاند، اما خانوادههای شوربخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.(کتاب آنا کارنینا اثر لئون تالستوی – صفحه ۲۵)
اساس این رمان بر پایه روابط میان سه زوج است. کتاب از اینجا آغاز میشود که «آبلونسکی» به همسرش «دالی» خیانت کرده و حال روابط آنها بسیار حساس و شکننده شده است. تلاشهای آبلونسکی برای اینکه بخشیده شود به نتیجه نمیرسد تا اینکه «آنا» خبر میدهد به دیدار آنها میآید. آبلونسکی از این خبر بسیار خوشحال است چرا که میداند خواهرش، آنا، تنها کسی است که میتواند دالی را راضی کند تا به زندگی عادیاش برگردد. در این میان «لوین» هم که فردی با ویژگیهای خاص اخلاقی و نیز باوجدان است از آبلونسکی درخواست دارد به او کمک کند. لوین عاشق خواهر دالی یعنی «کیتی» شده است و قصد دارد با کمک آبلونسکی به عشقاش برسد.
در ادامه آنا با قطار از راه میرسد. برادرش که به استقبال او آمده در ایستگاه با جوانی به نام «ورونسکی» برخورد میکند که او هم به استقبال مادرش آمده است. از قضا خواهر آبلونسکی و مادر ورونسکی در قطار با هم آشنا شده و هردو از پسرهایشان صحبت میکردند. آنا پسری هشت ساله داشت که تا به حال هرگز از او جدا نشده بود و از اینکه اکنون او را تنها گذاشته در رنج بود. آنا که یکی از زنهای شیرین روزگار است بلافاصله در دل مادر ورونسکی نشسته است. کمی بعد در ایستگاه ورونسکی محو زیبایی زنی میشود که همان آنا است.
در ایستگاه این دو بیشتر با هم آشنا میشود و در ادامه ورونسکی بیشتر و بیشتر به دیدار آنا میرود. بنابراین همانطور که گفته شد، اساس کتاب بر پایه روابط میان آنا و ورونسکی – کیتی و لوین – آبلونسکی و دالی است که نقش آبلونسکی و دالی ارتباط برقرار کردن میان دو زوج دیگر است. البته شخصیتهای مهم دیگری نیز در کتاب حضور دارند که از جمله آنها میتوان به «کارنین» شوهر آنا اشاره کرد که یکی از مقامات بلندپایه در سنتپترزبورگ است. شوهری که هرچند ۲۰ سال از آنا بزرگتر است اما آنا بسیار با احترام با او رفتار میکند.
داستان کتاب از جایی شروع میشود که آنا و ورونسکی به شدت به همدیگر دل میبازند و پس از آن است که آنا دنیای اطراف خودش را به شکل متفاوتی میبیند. حال دیگر عشق پرشور او به ورونسکی همهچیز را تحت تاثیر قرار میدهد.
طی این دو روز و تا همین لحظه پیش بارها در دل گفته بود که ورونسکی برای او یکی از صدها جوانی است که همهجا میبیند و همهشان شبیه هماند و او هیچوقت به خود اجازه نخواهد داد که حتی به آنها فکر کند، اما حالا با همان اولین نگاهی که به او کرد غرور شادمانهای دلش را آکند. (کتاب آنا کارنینا اثر لئون تالستوی – صفحه ۱۴۸)
میتوان گفت شخصیت لوین نیز به اندازه شخصیت آنا در کتاب مهم است. لوین علاوه بر درگیریهای اخلاقی و وجدان درونی خود، در مسیر رسیدن به عشقاش، یعنی کیتی، با مشکلات زیادی روبهرو میشود که بخشی از این مشکلات شامل ورونسکی هم میشود. اما بهتر است شرح مسائل را در کتاب بخوانید تا به درهم تنیدگی روابط این سه زوج پی ببرید.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان مادام بوواری – رمانی از فلوبر که شخصیت اصلی آن در کنار آنا یکی از مهمترین زنهای دنیای ادبیات است. ]
درباره کتاب تالستوی
آنا که زنی جذاب، خوشسیما و البته محکوم است اگر مهمترین شخصیت زن در دنیای ادبیات نباشد بدون تردید یکی از مهمترینها است. عصیان و ایستادگی او در برابر سنتهای جامعه و سختیهایی که متوجه او میکند باعث شده آنا بر سر زبانها بیفتد. آنا زنی پیشرو است و در بسیاری از رمانهای دیگر یا مستقیماً به او اشاره شده و یا گوشهای از سرنوشت او منعکس شده است. بنابراین آشنایی با او و خواندن رمان آنا کارنینا یکی از اولویتهای هر خوانندهای باید باشد. از فرم و ساختار بینظیر تولستوی در کتاب که بگذریم خود رمان نیز بسیار جذاب و خواندنی روایت میشود که اگر برخی قسمتهای خاص را در نظر نگیریم، خواننده میتواند بیوقفه آن را مطالعه کند.
در کتاب آنا کارنینا هیچچیز اتفاقی نیست و خواننده فقط با بررسیهای دقیق و موشکافانه و یا با خواندن نقدهای مختلف مثل نقد ناباکوف در کتاب درسگفتارهای ادبیات روس میتواند به عمق هنر تالستوی پی ببرد. تصور کنید در این هزار صفحه یک صفت یا حرکت شخصیتهای کتاب از روی بیهودگی و یا صرفاً اینکه کاری اضافه باشد وجود ندارد و همهچیز طبق طرح نویسنده است. البته که نیازی نیست خواننده همه این موارد را پیش چشم داشته باشد اما اهمیت کار تولستوی در این جاها مشخص میشود.
توضیح ناباکوف درباره شخصیت آنا بسیار دقیق و روشنگر است. ناباکوف مینویسد:
آنا بر ضد جامعه عمل میکند و اگرچه سختیهای بسیاری هم متحمل میشود اما کوتاه نمیآید. خود آنا هم میداند که کارش در درجه اول نادرست است اما او پس از پیدا کردن این عشق پرشور دیگر دلیلی برای قربانی کردن خودش نمیبیند و دیگر تحمل آن زندگی زناشویی برایش غیرممکن است.
اما همانطور که اشاره شد، لوین یکی دیگر از شخصیتهای مهم کتاب است. «لوین، که تالستوی در او بیش از هر شخصیت مذکر دیگری خود را تصویر کرده است، مردی است با آرمانهای اخلاقی، مردی اهل وجدان، وجدان به معنای مطلق کلمه. وجدان لحظهای امانش نمیدهد.» اما باید در نظر داشت که این شخصیت با وجدان از زمین تا آسمان با ورونسکی متفاوت است. ناباکوف درباره این دو در قسمت دیگری از درسگفتار خود مینویسد:
ورونسکی فقط برای ارضای غرایزش زنده است. پیش از آشنا شدن با آنا، زندگی متعارفی داشته: حتی در عشق هم راضی است که قواعدِ محفلش را جانشین آرمانهای اخلاقی کند. اما لوین آدمی است که احساس میکند وظیفه دارد جهان اطرافش را هوشمندانه درک کند و خودش جای خود را در این جهان پیدا کند. بنابراین طبیعت لوین پیوسته در تکامل است، در طول رمان رشد معنوی میکند، در جهت آن آرمانهای دینی میبالد که در آن زمان تالستوی داشت برای خودش میپروراند. (درسگفتارهای ادبیات روس – صفحه ۲۶۷)
بحث مذهب و دین در زندگی خود تالستوی بسیار پررنگ است و زمانی ذهن او را به شدت درگیر خود کرده بود. همانطور که خواندید او براساس همین درگیریهای فکری بود که رمان نوشتن را کنار گذاشت. از همین رو برای درک بهتر شخصیت لوین و البته شخصیت نویسنده پیشنهاد میکنیم قبل از رمان آنا کارنینا کتاب اعتراف از تالستوی را بخوانید (یا حداقل معرفی کافهبوک از این کتاب را بخوانید!) این کتاب که بعد از گذر از یک فروپاشی عصبی و رسیدن به ایمانی تازه نگاشته شدهاند به خوبی حاملِ جهانبینی تولستوی بهخصوص در رابطه با موضوع ایمان است.
پیرامون کتاب آنا کارنینا میتوان درباره مباحث اخلاقی، پیوند مقدس ازدواج، زایمان و تولد دوباره، ایمان، عشق و خیانت، خانواده و بسیاری از مباحث دیگر گفتگو کرد اما هیچچیز جای خواندن رمان را نمیگیرد. از کتاب برداشتهای سینمایی زیادی هم انجام شده اما مثل همیشه پیشنهاد ما این است که در ابتدا کتاب را بخوانید. نکته آخر اینکه در بین ترجمههای مختلف کتاب حاضر پیشنهاد ما ترجمه خوب سروش حبیبی است.
[ معرفی کتاب: رمان مرگ ایوان ایلیچ – اثر تالستوی ]
اینفوگرافیک رمان آناکارنینا
براساس این رمان یک اینفوگرافیک توسط کافهبوک ترجمه و بازطراحی شده است که در آن خلاصه کتاب و همچنین جنبههای مختلف رمان به خوبی و به شکلی دقیق منعکس شده است. توجه به نکات و موضوعاتی که در این اینفوگرافیک وجود دارد، به درک بهتر رمان کمک میکند.
البته لازم است به این نکته اشاره کنیم که اگر رمان را نخواندهاید و روی افشای داستان حساس هستید، مطالعه اینفوگرافیک برای شما مناسب نیست. چرا که در اینفوگرافیک رمان آنا کارنینا خلاصه همه قسمتهای مهم کتاب نیز ارائه شده است و بخشهایی از آن بازگو میشود. شاید مطالعه اینفوگرافیک بعد از مطالعه کتاب برای شما بهتر باشد.
جملاتی از متن کتاب آنا کارنینا
استپان آرکادیچ لبخند زد. او این احساس لوین را خوب میشناخت. میدانست که برای او دخترهای دنیا دو دستهاند؛ یک دسته همه دختران غیر از او که صاحب همه عیبها و ضعفهای آدمها هستند و دخترانی بسیار عادیاند و دسته دیگر فقط اوست که از هر عیبی پاک است و از همه آدمها برتر است. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۷۰)
نباید تسلیم قهر گذشته شد و انسان میتواند زندگی خود را هر طور که بخواهد پیش ببرد. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۱۳۷)
ازدواجهای موفقی که من میشناسم فقط از روی عقل و مصلحت صورت گرفتهاند. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۱۹۰)
زن موضوعی است که هر قدر هم که مطالعهاش کنی باز هم کاملاً برایت تازگی دارد. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۲۲۰)
اگر من بودم چقدر از این حال به خود میبالیدم. وقتی به این جمعیت پای پنجره نگاه میکردم چقدر خوشحال میشدم! ولی او اعتنایی به این چیزها ندارد، فقط میخواهد خواهش مادرجان را رد نکند و اسباب خوشحالی او شود. چه رازی در وجود او نهفته است؟ چه چیز به او این قدرت را میدهد که به همه چیز بیاعتنا باشد و خود را در نهایت آرامی مستقل احساس کند؟ چقدر دوست داشتم که این را بدانم و از او بیاموزم! (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۲۹۰)
ترید پیرمرد به قدری خوشمزه بود که لوین از رفتن به خانه برای ناهار منصرف شد. با پیرمرد همکاسه شد و ضمن خوردن با او از کار و بارش حرف میزد و به مسائل او علاقه بسیار نشان میداد و از زندگی خود برایش میگفت و از مسائلی که ممکن بود برای او جالب باشد. احساس میکرد به او نزدیکتر است تا به برادرش و ناخواسته پیوسته خندان بود و لبخندش از محبتی بود که نسبت به پیرمرد در دل داشت. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۳۲۹)
بنای کانون خانواده از سر هوس یا به خواهش دل یا حتی گناه یکی از همسران ویران شدنی نیست. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۳۶۴)
مردم ما به قدری از نظر مادی و معنوی هر دو عقب ماندهاند که ناچار با هر چه برایشان ناآشناست مخالفت میکنند. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۴۲۶)
گمان میکنم که این دو مساله از هم جدایی ناپذیرند و دوری باطل تشکیل میدهند. زن به سبب کافی نبودن آموزش از حقوق خود محروم میشود ولی همین کافی نبودن آموزشِ زن به علت محروم بودن او از حقوق خویش است. نباید فراموش کرد که شرایط بندگی زنان به قدری سخت و قدیمی است که ما اغلب نمیخواهیم شکاف عمیقی را که آنها را از ما جدا میکند درک کنیم. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۴۸۸)
انسان کسی را میتواند نجات دهد که خود اصرار به سقوط نداشته باشد. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۴۹۶)
فکرش را که میکنی، همهاش بارداری، همهاش دلآشوبه و تاریکی ذهن و بیاعتنایی به همه چیز و از همه مهمتر زشتی صورت و بیقوارگی بدن. همین کیتی، کیتی جوان و زیبا چه زشت شده است! من که وقتی آبستن میشوم نمیشود نگاهم کرد. زایمان فقط عذاب است، عذاب وحشتناک، آنوقت همه یک طرف، دقیقه آخر یک طرف. و تازه وقتی زاییدی شیر دادن بچه، شبهای بیخوابی و آن دردهای هولناک. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۷۴۶)
اگر عقلی را که به من داده شده است برای خودداری از زادن کودکانی بدبخت به کار نبرم پس فایده این عقل چیست؟ (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۷۸۳)
در زندگی خانوادگی اگر قرار باشد قدمی برداشته شود باید میان زن و شوهر اختلاف نظر کامل برقرار باشد یا توافق محبتآمیز. اگر روابط مبهم باشد، یعنی نه این و نه آن، هیچ کاری صورتپذیر نخواهد بود. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۰۲)
هیچ مردی در این دنیا نیست که مرا بشناسد. من خودم هم خودم را نمیشناسم. من به قول فرانسویها با هوسهای خودم آشنا هستم. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۲۷)
ما همه برای این خلق شدهایم که رنج بکشیم و همه به این امر آگاهیم و راههایی پیدا میکنیم که خود را گول بزنیم. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۳۵)
کیتی میدانست که موجب عذاب شوهرش چیست. از بیایمانی خود در عذاب بود. اگر از کیتی میپرسیدند که آیا با توجه به اینکه بیایمانان در آن دنیا به دوزخ خواهند رفت، او شوهرش را دوزخی میداند، ناچار تصدیق میکرد، با اینهمه از بیایمانی شوهرش احساس بدبختی نمیکرد و گرچه معتقد بود که نجات برای نامعتقدان ممکن نیست و هیچ چیز را در دنیا به اندازه روح شوهرش دوست نمیداشت با این حال از بیاعتقادی شوهرش خندهاش میگرفت و در دل او را مضحک میشمرد. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۵۸)
لوین گفت: این «ملت» کلمه خیلی مبهمی است. منشیهای بخش، معلمان و یک در هزار دهقانان ممکن است بدانند موضوع چیست. باقی هشتاد میلیون مردم روسیه مثل همین میخائیلیچ نه فقط عقیدهای ابراز نمیکنند بلکه کوچکترین اطلاعی از آنچه در صربستان میگذرد ندارند که عقیدهای درباره آن داشته باشند. نمیفهمم ما چرا به خود حق میدهیم که بگوییم اراده ملت چنین یا چنان است؟ (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۵۸)
مشخصات کتاب
- رمان آنا کارنینا
- نویسنده: لئون تالستوی
- ترجمه: سروش حبیبی
- انتشارات: نیلوفر
- تعداد صفحات: ۱۰۳۲
- قیمت چاپ دوازدهم: ۷۵۰۰۰ تومان
- دو جلدی
نظر شما در مورد رمان آنا کارنینا چیست؟ لطفا اگر این رمان را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نیلوفر: