واکنشتان چه خواهد بود اگر کسی به شما بگوید «زمان وجود ندارد؟» احتمالاً چند ثانیهای به او خیره میشوید سپس بیتفاوت از کنارش میگذرید. اما او اصرار میکند و میگوید میتواند واقعیت وجود نداشتن زمان را مثل این میز یا آن درخت به شما نشان دهد. احتمالاً میارزد که چند ساعت زمان بگذارید تا بینید آیا ممکن است زمان وجود نداشته باشد. این کاری است که کارلو روولی در کتاب نظم زمان با شما انجام میدهد.
چند ساعت زمان بگذارید، کتابش را بخوانید تا قانع شوید زمان وجود ندارد! روولی از تمام یافتههای مهم فیزیک قرن بیستم استفاده میکند و روایتی قانعکننده و باورپذیر ارائه میدهد که در آن، فیزیک دیگر با مفهوم زمان کار نخواهد کرد: در «واقعیت فیزیکی» دیگر جایی برای زمانی که بر ما میگذرد وجود ندارد. زمان احتمالاً باید محصول ادراک انسانی باشد: یک تصور، یک توهم. کافی است واقعیتهای زندگی روزمره را در پرتو نور دو نظریه معتبر فیزیک در قرن بیستم، «نظریهی نسبیت» و «نظریهی کوانتوم»، بازخوانی کنید تا به نتیجهای دیوانهوار برسید.
روولی تنها بر پایهی این دو نظریه معتبر و واقعیتهای روزمره، طرحی جنونآمیز ارائه داده و آن را تا حد زیادی ثابت کرده است. چیزی شبیه به جادو: جادوی روولی «فیزیکدان». و تمام اینها در کتابی که اگرچه به شدت ساده و قابلفهم است اما هیچجا پیچیدگی فیزیک مدرن را فدای سادهسازی بیش از حد نکرده است.
پشت جلد کتاب نظم زمان آمده است:
کارلو روولی یک فیزیکدان نظری است که کمک قابلتوجهی به فیزیک مکان و زمان کرده است. او سالها در ایتالیا و آمریکا به کارهای علمی – پژوهشی پرداخته و در حال حاضر گروه تحقیقاتی گرانش کوانتومی مرکز فیزیکی مارسی فرانسه را هدایت میکند. کتاب نظم زمان اثر این فیزیکدان ایتالیایی به سال ۲۰۱۸ در لندن منتشر شد. این کتاب بهعنوان یکی از ۱۰ کتاب برتر یک دهه گذشته شناختهشده است. روولی در این کتاب، علم و فلسفه و هنر را جمع میکند تا راز یکی از بزرگترین معماهای زندگی بشر را بگشاید: معمای زمان.
[ » معرفی و نقد کتاب: آدمی، یک تاریخ نویدبخش – نشر نو ]
[ » معرفی و نقد کتاب: واقعیت ناپیدا – اثر کارلو روولی ]
کتاب نظم زمان
کتاب سه فصل عمده دارد. فصل اول با عنوان فروپاشی زمان، بسیار جذاب است و درمورد کلیشههایی ذهنی از زمان که میراث نیوتونی بزرگ شدن همه ماست صحبت میکند. فصل دوم که به جهانی بدون کلیشههای رایج زمانی میپردازد. جهان بدون زمان نام دارد و فصل سوم حالت فلسفی – ادبی بیشتری پیدا میکند و به منابع زمان میپردازد. اینکه زمان برای ما اساساً از کجا آمده است و وقتی از روی ساعت یا خورشید زمان را پیدا میکنیم دقیقا داریم چه چیز را اندازه میگیریم.
نویسنده در این کتاب جهانی عجیب را به تصویر می کشد که در آن زمان وجود نداشته باشد. او توضیح میدهد که چگونه تئوری گرانش کوانتومی سعی در درک این جهان بیانتها دارد. وی با بیان ایدههایی از فلسفه، علوم و ادبیات، نشان میدهد که درک ما از جریان زمان به دیدگاه ما بستگی دارد و بیشتر از اینکه موثر از جهان پیرامون باشد، تحت تاثیر افکار و احساسات ما است.
همانطور که اشاره شد کتاب در سه بخش اصلی و سیزده فصل نوشته شده که فهرست مطالب آن عبارت است از:
- از دست رفتن وحدت
- از دست رفتن جهت
- پایان اکنون
- از دست رفتن استقلال
- کوانتومهای زمان
- عالم از وقایع ساخته شده، نه از چیزها
- کاستیهای زبانی
- علم دینامیک بهمثابه ارتباط
- زمان جهل است
- چشمانداز
- چه چیزی از یک خاصبودگی برمیآید
- رایحه مدلن
- منبع زمان
کتاب در شکستن پیشفرضهای ما درباب زمان جالب و خواندنیست اما بزرگترین اشکال کتاب برای خواننده عام، تخصصی بودن برخی مسائل آن است. به هر حال ما با کتابی پیشپاافتاده و ساده روبهرو نیستیم بلکه با کتابی که به مباحث فیزیک و کوانتوم میپردازد سروکار داریم. این موضوع از همان صفحات ابتدایی کتاب هم مشخص است. اما درکل اگر به این موضوع علاقه دارید میتوانید با تحقیق و جستجو در اینترنت از عهده مطالب کتاب بربیایید.
شاید اشاره به قسمتی از کتاب در اینجا خالی از لطف نباشد، قسمتی از صفحه ۹۲ کتاب که به این سوال پاسخ میدهد که «زمان چیست؟»
نویسنده در کتابش اعتقاد دارد که خصوصیات مشخصه زمان تقریبیاند: اشتباهاتی که چشمانداز ما به آن شکل داده است، درست مانند مسطح بودن زمین یا گردش خورشید. نتیجه رشد دانش ما، فروپاشی تدریجی درک ما از زمان است. آنچه ما زمان مینامیم مجموعهای پیچیده از ساختارها و لایهها است. با بررسی بیشتر و ژرفتر، زمان لایههایش را یکی پس از دیگری از دست داده است.
اما آدمی به دنیا میآید، فرسوده میشود، میرنجد و میرنجاند و میمیرد. دیگر چه اهمیتی دارد که زمان خیال باشد یا واقعیت؟ وقتی زمان توهم باشد، تجربه هم توهم است، فضل و دانش توهم است، پختگی و خامی یکی است. ما انسانها که همه به معنای زندگی خود، هستی و موجودیت خود اندیشه و میاندیشیم اگر بخواهیم با زمان و گذر زمان دست و پنجه نرم کنید، بدون تردید ثانیهها ما را فرسوده خواهند کرد. اینجاست که بعد فلسفی کتاب نظم زمان برای خواننده جذاب خواهد شد.
کتاب حاضر سه ترجمه دیگر نیز دارد که عنوانهای آن عبارت است از: کتاب سیر زمان از نشر چترنگ – کتاب اسرار زمان از نشر فاطمی و کتاب آهنگ زمان از نشر گمان.
[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب انسان خداگونه – اثر یووال نوح هراری ]
جملاتی از متن کتاب
زمان در کوهستان سریعتر از سطح دریا میگذرد. تفاوت کوچک است اما میتوان آن را با زمانسنجهای دقیقی که امروزه میتوان از طریق اینترنت به قیمت چند هزار دلار خرید اندازه گرفت. با تمرین، هر کسی میتواند کُند شدن زمان را مشاهده کند. با زمانسنجهای آزمایشگاههای تخصصی میتوان کُند شدن زمان را در سطوحی که فقط چند سانتیمتر اختلاف دارند تشخیص داد: ساعتِ روی زمین کمی کندتر از ساعتِ روی میز است.
دو دوست جدا میشوند و یکی در دشت و دیگری در کوه ساکن میشود. سالها بعد همدیگر را ملاقات میکنند: فردی که پایین مانده بود کمتر زیسته، کمتر پیر شده و چرخدندههای ساعت دیواری او کمتر حرکت کرده است. فرصت کمتری برای انجام کارها داشته است، گیاهانش کمتر رشد کردهاند و فرصت کمتری برای پرداخت افکارش داشته است… ساده بگویم، زمان در ارتفاع پایینتر کندتر از ارتفاع بالاتر میگذرد.
سرعت کودکی که در قطاری متحرک میدود یک مقدار مشخص نسبت به قطار (چند گام در ثانیه) و یک مقدار مشخص دیگر نسبت به زمین (یکصد کیلومتر در ساعت) دارد. اگر مادرش به او بگوید که آرام بگیرد، منظورش این نیست که باید خودش را از پنجره پرت کند تا نسبت به زمین متوقف بشود. منظورش این است که باید نسبت به قطار متوقف شود. سرعت یک شیء خاصیتی است نسبت به یک شیء دیگر. کمیتی نسبی است.
اکنون. زمان برای ما همین است. خاطره و دلتنگی. رنج غیاب. اما غیاب نیست که باعث غم است. علاقه و عشق است. بدون علاقه و بدون عشق، این غیابها برای ما رنجی ایجاد نمیکند. به همین دلیل حتی رنجِ ناشی از غیاب هم در نهایت چیز خوبی است و حتی زیباست، چون برگرفته از چیزی است که به زندگی معنا میدهد.
فیزیک قرن بیستم با روشی که به نظر من فاقد ابهام است نشان میدهد که عالم ما توسط حالگرایی به شکل مناسبی توصیف نمیشود: یک اکنونِ جهانشمولِ عینی وجود ندارد. حداکثر میتوانیم از اکنونی نسبت به شاهدی متحرک سخن بگوییم. اما در این حالت، با این که دوست داریم تا جای ممکن از لغت «واقعی» به شکلی عینی استفاده کنیم، آنچه برای من واقعی است با چیزی که برای تو واقعی است فرق دارد. بنابراین، عالم را نباید سلسلهای از اکنونها فرض کرد.
کلّ تکامل علم این نکته را تداعی میکند که بهترین الفبا برای تفکر در مورد عالم تغییر است، نه ثبات. نه بودن، شدن.
این که عالم را مجموعهای از وقایع و فرآیندها بدانیم روشی است که به ما اجازه میدهد آن را بهتر درک و توصیف کنیم. تنها روشی است که با نسبیت همنوا است. عالم مجموعهای از اشیاء نیست، مجموعهای از وقایع است. تفاوت بین اشیاء و وقایع این است که اشیاء در زمان تداوم دارند؛ وقایع پایداریِ محدودی دارند. سنگ نمونهای از یک «شیء» است: میتوانیم از خود دربارهٔ مکانش در روز بعد بپرسیم. از سوی دیگر، بوسه یک «واقعه» است. بیمعنی است که در مورد مکان آن در روزِ بعد پرسشی بکنیم. عالم از شبکهای از بوسه ساخته شده، نه از سنگ.
وقتی به علم میپردازیم میخواهیم عالم را به عینیترین روش ممکن توصیف کنیم. سعی میکنیم اعوجاجها و خطاهای دید ناشی از دیدگاهِ خود را حذف کنیم. هدف علم عینیت است؛ دیدگاهی مشترک که بتوان در مورد آن توافق داشت. این شایان تقدیر است ولی باید مواظب آنچه با فراموش کردنِ دیدگاه خود هنگام مشاهده از دست میدهیم باشیم. در طلبِ مشتاقانهٔ عینیت، علم نباید فراموش کند که تجربهٔ ما از عالم از درون ما بر میآید. هر نظری که به عالم میاندازیم از چشماندازی خاص است.
مشخصات کتاب
- عنوان اصلی: نظم زمان
- عنوان فرعی: رازگشایی معمای زمان
- نویسنده: کارلو روولی
- ترجمه: مزدا موحد
- انتشارات: نو
- تعداد صفحات: ۱۷۷
- قیمت چاپ هشتم – سال ۱۴۰۲: ۱۲۰۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب نظم زمان چیست؟ لطفاً اگر این کتاب را خواندهاید، نظرات و تفکرات خود را پیرامون کتاب با ما در قسمت کامنتهای همین معرفی کتاب با ما به اشتراک بگذارید. با صحبت کردن پیرامون کتاب، درک و فهم خود را از کتاب بیشتر خواهیم کرد.
[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نو: