کتاب نامه به پدر اثری است که در آن، فرانتس کافکا، نامهای به پدر خود، هرمان کافکا نوشته است. نامهای که هرگز به مقصد هم نرسید. در این نامه نسبتا طولانی، فرانتس کافکا از موضوعات مختلفی صحبت میکند اما موضوع اصلی نامه، پاسخ به سوالی است که پدرش از او پرسیده است. جملات ابتدایی کتاب نامه به پدر چنین است:
پدر بسیار عزیزم،
به تازگی پرسیدی چرا به نظر میآید از تو میترسم. هیچوقت نمیدانستم چه پاسخی بدهم، کمی به این دلیل که بهراستی ترس بهخصوصی در من برمیانگیزی و شاید باز به دلیل اینکه این ترس شامل جزئیات بیشماری است که نمیتوان همه آنها را منسجم و بهطور شفاهی بیان کرد. اگر اکنون میکوشم با نامه پاسخت را بدهم، بازهم پاسخی ناکامل خواهد بود، زیرا حتی هنگام نوشتن، ترس و پیامدهایش رابطه من و تو را مخدوش میکند و اهمیت موضوع از حافظه و درک من پا فراتر میگذارد. (کتاب نامه به پدر – صفحه ۱۹)
فرانتس کافکا نویسندهای بزرگ و اهل چک بود که بخشی از عواطف انسانی را به نام خود کرد. قسمتی که اکنون میتوانیم کافکایی بنامیم و به خاطر او بهتر آنها را بشناسیم، بسنجیم و از آنها رها شویم. جهان کافکا خوشایند نیست و از بسیاری جهات کابوس است. خواندن این کتاب نیز کمک میکند که جهان کافکایی را بهتر بشناسیم.
مترجم کتاب، در قسمتی از مقدمهای که آورده است، داستان به مقصد نرسیدن نامه را چنین شرح میدهد:
[ معرفی رمان: کتاب قصر اثر فرانتس کافکا ]
کتاب نامه به پدر
فرانتس کافکا فرزند بزرگ پدری ترسناک، مستبد، خودساخته، تنومند و پرسروصدا بود. مادرش خرافاتی و ضعیفتر و از آن بود که پسرش را حفظ کند. خواهران کافکا نیز آدمهایی معمولی بودند. در این میان تنها فرانتس که آدم باریکاندام و ظریفی بود مورد توجه خاص پدر قرار میگرفت.
کافکا هم خودش و هم پدرش را به خوبی میشناخت و از کارهایی که پدرش از او انتظار داشت نیز به خوبی مطلع بود اما هیچوقت آن فرزندی نبود که هرمان کافکا انتظار داشت. پدرش احساسات او را تحقیر میکرد، نوشتن را بیهوده و اتلاف وقت میدانست و تقریبا در هر کاری به او سخت میگرفت. آنقدر سخت میگرفت که کافکا را به سمت خودکشی نیز سوق داد. در مقدمه کتاب، مریم رئیس دانا در این مورد مینویسد:
اما در کتاب نامه به پدر به نظر میرسد که کافکا خود را تخلیه میکند. رفتارهای پدرش را به طور کامل نقد میکند و مینویسد که حضور او در زندگیاش باعث چه چیزهایی شده است. کافکا در این نامه از ترسهایی که در طول زندگی داشته است مینویسد و رابطهای که با پدرش داشته است شرح میدهد. رابطهای که درک آن کمک بزرگی به فهم کتابهای کافکا میکند.
نامه کافکا، اعتراضی تمام عیار به رفتارهای پدرش است. البته کافکا دلیل رفتارهای پدر را درک میکند و در مقابل خودش را نیز میشناسد و میداند که این روش تربیتی چه تاثیری بر او گذاشته است.
تو نمیتوانی با کودکی رفتار کنی مگر مطابق طبیعت خودت یعنی با توسل به قدرت، صدای بلند و خشم. در مورد من، این خصوصیات را کاملا رعایت میکردی چرا که میخواستی از من پسری نیرومند و شجاع بسازی. (کتاب نامه به پدر – صفحه ۲۴)
[ مطلب مرتبط: بررسی زندگی و آثار فرانتس کافکا ]
به نظر من خواندن این کتاب شروع مناسبی برای مطالعه کتابهای دیگر فرانتس کافکا است. چرا که در این کتاب به روابط بین کافکا و پدرش پی میبریم و متوجه میشویم دنیایی که کافکا از آن صحبت میکند از کجا میآید. به عنوان مثال در صفحه ۶۸ کتاب نامه به پدر میخوانیم:
در کتابهایم تنهای کاری که میکردم اعتراض علیه چیزهایی بود که نمیتوانستم روی در روی تو از آنها شکایت کنم.
دنیای ترسناکی که کافکا در آن رشد کرده است در این کتاب به خوبی منعکس شده است. همچنین این کتاب، فراتر از یک نامه است و در آن میتوان دلیل ناکارآمد بودن تربیت پدرسالارانه را متوجه شد. ابعاد روانشناسانه این نامه شایسته توجه است و بدون تردید هر خوانندهای را به فکر فرو میبرد.
در این نامه علاوه بر روابط بین کافکا و پدرش، روابط دیگر اعضای خانواده نیز به شکل مختصر بیان شده است و کافکا با توجه به تاثیر پدر روابط خود را با مادر و خواهرانش نیز بیان میکند. میتوان گفت پدر کافکا در همه بخشهای زندگی کافکا حضور پررنگ دارد و بر آن تاثیر مستقیم و غیر مستقیم میگذارد.
اگر از طرفداران کافکا هستید پیشنهاد میکنم این نامه را بارها و بارها بخوانید. همچنین خواندن این کتاب را به والدین نیز پیشنهاد میکنم.
[ معرفی کتاب: رمان جوان خام – نشر نگاه ]
جملاتی از متن کتاب نامه به پدر
همواره درباره هر آنچه میخواهم بگویم، تو از قبل نوعی احساس مشخص داری، این حقیقتی بکر و غیرقابلانکار است. به عنوان مثال اخیرا به من گفتی: «همیشه تو را دوست داشتهام و اگر مثل باقی پدرها با تو رفتار نکردهام به این خاطر است که نمیتوانم مانند آنان ادا دربیاورم.» پدرم، بدان هرگز نسبت به لطفی که به من داری تردید نداشتهام، گرچه این تذکر را چندان دقیق نمیدانم. تو نمیتوانی وانمود کنی، درست، اما اگر تنها دلیلت این باشد که پدران دیگر چنین میکند، بهانهجوییای محض است و مانع ادامه گفتوگو میشود. این نظر من است و نشان میدهد چیزی غیرعادی در رابطه من و تو وجود دارد، خللی که تو نیز در پدید آوردنش بیآنکه مقصر باشی، سهیمی. (کتاب نامه به پدر – صفحه ۲۱)
هیچکس ترحم تو را برنمیانگیخت نه در آن لحظه و نه بعد از آن، آدمی همیشه در برابر تو بیدفاع میماند. (کتاب نامه به پدر – صفحه ۳۰)
در آنچه به مسائل مخصوص خودت مربوط میشد تو سخنرانی بینظیر بودی. در برابر تو، من بریده بریده و منمنکنان سخن میگفتم. از این کار نیز به هیچوجه خوشت نمیآمد و مجبور میشدم ساکت شوم. نخست شاید از سرِ لجبازی، سپس برای آنکه نمیتوانستم دیگر در حضور تو فکر کنم و سخن بگویم. از آنجا که تو معلم واقعیِ من بودی، اثرِ تربیتی تو در همه جای زندگیام احساس میشد. (کتاب نامه به پدر – صفحه ۳۵)
درست است که تو هیچگاه به راستی مرا مورد تنبیه بدنی قرار ندادی، ولی فریادهای تو، سرخی چهرهات، روش عجولانهات در باز کردن کمربند و قرار دادن آن روی پشتی صندلی، همه اینها بسیار بدتر از کتک خوردن بود. مثل وقتی که بخواهند کسی را دار بزنند. اگر او را به راستی حلقآویز کنند، میمیرد و همهچیز تمام میشود اما اگر او را مجبور کنند در همه مراسم پیش از اعدام شرکت کند و درست در لحظه انداختن طناب دار به گردنش، خبر لغو حکم اعدام را به او بدهند، بیشک در تمام زندگی رنج گره دار را دور گردن خویش احساس خواهد کرد. (کتاب نامه به پدر – صفحه ۴۲)
از فعالیتهای ادبی من نیز احساسی منتقل نکردی مگر نفرت و بیزاری و بیش از پیش به زخمی کردن من پرداختی، همانطور که درباره همه چیزهایی که به آنها میپرداختم و تو چیزی سر از آنها درنمیآوردی، چنین میکردی. ادبیات، درواقع، انتهای راهِ مشخصی بود که از تو بهتنهایی دور شدم. (کتاب نامه به پدر – صفحه ۶۷)
دو دختر جوانی که برای ازدواج انتخاب کردم، کاملا تصادفی لیکن درست از آب درآمد. اینکه مرا موجودی مضطرب، مردد و شکاک میدیدی که ناگهان در تصمیمگیری برای ازدواج مثلا از نیمتنه زنانهای خوشم آمده، بازهم نشانه عدم درک همهجانبه تو از من است. به عکس اگر این دو ازدواج صورت میگرفت، ازدواجهایی عقلانی بود چراکه در فکر کردن برای تحقق آنها همه تواناییام را صرف کرده بودم، برای اولی سالها و برای دومی ماهها. هیچیک از آن دو دختر جوان مرا دلسرد نکردند، من آنها را دلسرد کردم. قضاوتی که اکنون درباره آنه دارم، دقیقا همانی است که در زمان انتخابشان برای ازدواج داشتم. (کتاب نامه به پدر – صفحه ۸۳)
مشخصات کتاب
- عنوان: نامه به پدر
- نویسنده: فرانتس کافکا
- ترجمه: الهام دارچینیان
- انتشارات: نگاه
- تعداد صفحات: ۱۰۴
- قیمت چاپ سوم – سال ۱۳۹۳: ۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب نامه به پدر چیست؟ از میان کتابهای کافکا، کدامیک را مطالعه کردهاید؟ لطفا نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
[ لینک: اینستاگرام کافهبوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر: