داستان رمان کشف عشق کنج یک کتاب فروشی درباره امیلیا نایتینگل است، کسی که راه بسیار درازی را تا پیزبروک پیموده تا بتواند کتابفروشی پدرش را از نابودی نجات دهد. امیلیا که پدر خود، ژولیوس را به تازگی از دست داده، فرصتی برای کنار آمدن با غم فقدانش نمییابد، چرا که کتابفروشی نایتینگل، میراث ژولیوس، در شرف ورشکستگی است.
ژولیوس شخصیت محبوب و دوستداشتنی شهر پیزبروک، از همان دست کتابفروشهایی است که هر کتابخوانی آرزوی هم صحبتی با او را دارد؛ خوشبرخورد، مهربان، با دانش بسیار برای یاری رساندن به کرم کتابها. از طرفی سینه او صندوق اسرار بسیاری از ساکنان پیزبروک است. او به گرمی حرفهای مشتریها را به گوش جان میشنود و همین امر باعث شده تا فقدانش برای همه اطرافیان سخت و غیرقابلتحمل باشد. اما باید دید ژولیوسی که در جوانی همسر نوزده سالهاش را از دست داده، آقای کتابفروشی که میان کتابها زندگی میکرد، در زندگیاش چه رازی داشته؟
پشت جلد کتاب کشف عشق کنج یک کتاب فروشی آمده است:
[ لینک مفید: صد کتاب برتر تاریخ – به انتخاب صد نویسنده از ۵۴ کشور مختلف ]
کشف عشق کنج یک کتاب فروشی
کتاب با یک ایده دلچسب شروع میشود: «سروسامان دادن به یک کتابفروشی!» چه کسی است که چنین آرزویی در سر نپروراند؟ و به سرعت به سمت معرفی شخصیتهای فرعی پیش میرود، افرادی که در دایره تاثیر کتابفروشی جای دارند و «ناگزیر از عاشق شدن»اند.
اما در این میان نجات یک کسب و کار به ویژه یک کتابفروشی از ورشکستگی کار خیلی آسانی نخواهد بود. شخصیت بد و گرگصفت داستان، «ایان مندیپ» است که میخواهد هرطور شده از اوضاع مالی بههمریخته نایتینگلها سوءاستفاده کند و ملک باارزش آنها را به دست آورد. شخصیت خاکستری، «جکسون» سعی میکند بین تمایلش به سفید و سیاه راه درست را برگزیند. او که بین سودی که از همکاری با مندیپ میبرد و خوشقلبی امیلیا مردد مانده، یا باید به ندای قلبش گوش کند یا فریاد جیبش!
خط سیر زندگی کاراکترهای دیگر، از سارا و آلیس گرفته تا دیلون و توماسینا هم در مسیری قرار میگیرند که در آن گوش سپردن به ندای قلبشان راه نجات است. با پیشینهای که از هر کاراکتر ارائه میشود، میتوان حدس زد که این جادوی کتابفروشی نایتینگل است که آنها را به راه درست میخواند.
این قبیل کتابها که روایت کتاب و کتابفروشی است اغلب از اثر جادویی و غیرقابل چشمپوشی کتابها در دنیای خشک و مادی امروز میگویند. روایتی گره خورده با کتاب آنا کارنینا از تولستوی، درهمتنیده با عشق و خیانت، کشف و شهود و اثبات اینکه ادبیات چیزی نیست جز آنچه پیرامون ما درحال وقوع است. گاهی زندگی بیش از حد شبیه داستانها میشود، شاید هم برعکس!
اگر بتوانید بر هزار و یک ایراد ویرایشی این رمان که حتی بر روی جلد هم رخ مینمایاند، چشم بپوشید، داستانی شیرین و پرکشش را خواهید خواند، در دل لندن، در قلب یک کتابفروشی.
معرفی چند کتاب دیگر که موضوع اصلی آن کتاب و کتابفروشی است:
- کتاب تولستوی و مبل بنفش
- کتاب خیابان چرینگ کراس شماره ۸۴
- کتاب زندگی داستانی ای. جی. فیکری
- کتاب کتابفروشی کوچک بروکن ویل
- کتاب کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا
جملاتی از کتاب کشف عشق کنج یک کتاب فروشی
هر چقدر هم که پیشنهادش فریبنده و وسوسهانگیز باشه، هیچ جواهری تو دنیا وجود نداره که بتونه با کتابهای اون مغازهی کوچولو برابری کنه. کتابها باارزشتر از جواهراتن. (کتاب کشف عشق کنج یک کتاب فروشی – صفحه ۲۰)
بعضی آدمها جای خالىشون خیلی بزرگتر از بقیهست. پدر تو یکی از همون آدمهاست. (کتاب کشف عشق کنج یک کتاب فروشی – صفحه ۳۲)
از خوش شانسى سارا، وقتی امیلیا شروع کرد به ساز زدن، هیچکس قادر نبود جلوی پایین آمدن اشکهایش را بگیرد. امیلیا کمی قبلتر جلوی جمعیت ایستاد و گفت: «پدرم ابتدا عشق به کتاب رو در من به وجود آورد و بعد من رو عاشق موسیقی کرد. اولین بار پنج ساله بودم که اجازه پیدا کردم ویولنسل بزنم. یه روز یکشنبه، مثل همچین روزی بود. من بلافاصله دلم برای ساز زدن ضعف رفت. (کتاب کشف عشق کنج یک کتاب فروشی – صفحه ۱۹۱)
حالا بِیا احساس میکرد در آستانهى دیوانگى قرار گرفته است. دلش برای کار کردن تنگ شده بود. موقع ترک محیط کارش باورش نمیشد میتواند این قدر خوشبخت باشد که دیگر آنجا کار نکند. او مدیر هنری یک مجلهی مخصوص زنان بود و زندگیاش با قهوهی تلخ و ضربالاجلهایی که برای مقالات و عکسها تعیین میشد، میگذشت… حالا اینجا توی این شهر آرام و بیحادثه داشت از بیحوصلگی سرسام میگرفت. او عاشق ماود بود؛ اما مگر پوره کردن هویجهای ارگانیک و تقسیم آنها در ظرفهای کوچکتر ، لباسهای ماود را با شویندهی خاص شستن تا بوی خوش اسطوخودوسش باقی بماند و راهپیماییهای روزانه کنار رودخانه چقدر میتوانست سرگرمکننده و مهیج باشد (کتاب کشف عشق کنج یک کتاب فروشی – صفحه ۲۴۳)
مشخصات کتاب
- عنوان: کشف عشق کنج یک کتاب فروشی
- نویسنده: ورونیکا هنری
- ترجمه: مهرنوش گلشاهیفر
- انتشارات: مرو
- تعداد صفحات: ۴۷۷
- قیمت: ۴۹۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: مهشید موسوی
نظر شما در مورد این رمان چیست؟ لطفا اگر این رمان را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را در مورد این کتاب با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند رمان از نشر هیرمند: