کتاب چشمهایش را میتوان معروفترین اثر بزرگ علوی دانست. کتابی که برای اولین بار در سال ١٣٣٠ منتشر شد. این رمان یکی از جریانسازترین و تاثیرگذارترین رمانهای ایرانی است که نه تنها بر ادبیات بلکه بر جامعه ایرانی و حتی تحولات اجتماعی دهه پنجاه نیز موثر بوده است.
بزرگ علوی در ۱۲۸۲ شمسی در تهران به دنیا آمد. در آلمان تحصیل کرد و با ادبیات نوین جهان آشنا شد. او را میتوان از پیشگامان داستاننویسی در ایران دانست. پدرش ابوالحسن علوی علیرغم شغل تجارت به سیاست گرایش داشت. او در آلمان زندگی میکرد. علوی تحصیلات خود را در علوم تربیتی در آلمان به پایان رساند. در برگشت به ایران در مدرسه آلمانی مشغول تدریس شد و به سیاست روی آورد. او از ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۰ در زندان رضاخان بود. علوی با کودتای ۲۸ مرداد از ایران رفت و مقیم آلمان شد. از سیاست کناره گرفت و تمام عمر مدرس دانشگاه ماند.
کتاب چشمهایش در سال ۱۳۳۱ باعث شد که علوی به یکباره در بین نویسندگان معاصر نامدار و زبانزد شود. از همان سطر آغازین رمان نویسنده سعی دارد ما را با فضای سیاسی زمان خود آشنا سازد و به خواننده بفهماند که با رمانی با زمینههای سیاسی طرف است ولی به نظر نمیرسد کاملا سیاسی باشد نکته دیگر نحوه روایت کتاب است که در ادامه درباره آن بحث خواهیم کرد.
داستان کتاب چشمهایش در دوره رضاشاه اتفاق میافتد و زندگی یک استاد بزرگ نقاشی را روایت میکند که مبارز سیاسی هم است. یکی از دوستداران این نقاش معروف به دنبال راز مرگ مشکوک استاد در تبعید است. آقای ناظم همان دوستدار استاد است و حدس میزند که راز مرگ استاد در یکی از تابلوهای ایشان است که خود استاد نام آن تابلو را چشمهایش گذاشته است.
استاد ماکان در سالهای آخر عمرش یک پرده به نام «چشمهایش» نقاشی میکند که پرتره خانمی جوان است که انگار یک راز بزرگ در چشمهای خانم وجود دارد و آقای ناظم به شدت دنبال پیدا کردن همین خانم و کشف راز چشمهایش است. در واقع راوی داستان که ناظم مدرسه و مسیٔول نمایشگاه آثار استاد ماکان است، سخت کنجکاو میشود راز این چشمها را دریابد. بنا بر این سعی میکند زن در تصویر را بیابد و از ارتباط او با استاد ماکان بپرسد.
کتاب، با وجود اینکه سالها پیش نوشته شده لحن جذاب و امروزی دارد و اصلا دچار تکلف ادبی نشده است و این نشان از قدرت قلم بزرگ علوی دارد که چنین رمانی خلق کرده است. نویسنده در کتاب، خودش را درگیر توصیف و تشبیهات دست و پا گیر و حوصله سر بر نکرده و هر لحظه که احساس میکنید کتاب به سمت یکنواختی حرکت میکند با شوکهای به موقع هیجان را به داستان تزریق میکند.
سادگی کتاب نیز یکی دیگر از ویژگیهای آن است. کتاب یک موضوع واحد را دنبال میکند و با شخصیتها و جزئیات زیاد موضوع را پیچیده نکرده است. با اینکه شاید ماجرای کتاب در نگاه اول تکراری به نظر بیاد اما نوآوریهای نویسنده و تفکر مدرنی که دارد باعث میشود تازگی خاص خودش را داشته باشد.
[ » معرفی کتاب: رمان همیشه شوهر – نشر نگاه ]
اشیوهای که بزرگ علوی در کتاب به کار برده است خواندن رمان را جذاب و هیجانی میکند. او با کنار هم گذاشتن قطعات منفصل یک ماجرای از دست رفته و ایجاد یک طرح کلی از ماجرا به حدس و قرینه همواره در طول رمان ذهن خواننده را درگیر میکند. بنابراین یک واقعه گذشته به کمک بازماندهها و یا همین سرنخها نوسازی میشود. نثر منظم و سیال نویسنده در قیاس با معاصرانش بسیار امروزی است. این کتاب از آثار معدود فارسی است که در مرکز آن یک زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است.
جملاتی از کتاب چشمهایش
تو و امثال تو نمیتوانید این دستگاه را به هم بزنید. مگر این دستگاه به روی پای خودش ایستاده که شماها بتوانید واژگونش کنید؟ آنهایی که نگهش میدارند،از قایم موشک بازیهای شما هراسی ندارند. این دیو احتیاج به قربانیهای زیاد دارد. اما من کسی را مرد میدان نمیبینم. میترسم عوض اینکه او را ضعیفتر کنید، از خونخواری پروارتر بشود و بیپروا به شما بتازد.
درباره گذشته قضاوت کردن کار آسانیست. اما وقتی خودتان در جریان طوفان میافتید و سیل غران زندگی شما را از صخرهای در دهان امواج مخوف پرتاب میکند، آنجا اگر توانستید همت به خرج دهید، آنجا اگر ایستادگی کردید، اگر از خطر واهمهای به خود راه ندادید، بله، آن وقت در دوران آرامش، لذت هستی را میچشید.
برای بالا رفتن از نردبان بلند هنر، سر نترس و پشتکار لازم بود که من در خود سراغ نداشتم. نمیتوانستم ساعتها، ماهها، سالها بنشینم و سر چیزی که مایل بودم با رنگ و خط به صورت انسان فهم درآورم، کار کنم. این حوصله به من داده نشده بود. من همیشه راه سهلتر را انتخاب میکردم. دیگران با ثبات بودند و من این را میفهمیدم. به خودم صدمه میرساندم، کار هم میکردم، اما بلاخره ناتمام میماند. تفریح و سرگرمی بر من غلبه داشت و مرا به عالم دمدمی میانداخت.
هیچوقت کاری را که دیگران میتوانند برای تو انجام بدهند، خودت دنبال نکن. کارهای بزرگتری هست که از دست ما برمیآید.
بعضی چیزها را احساس میکنید، رگ و پی شما را میتراشد، دل شما را آب میکند، اما وقتی میخواهید بیان کنید، میبینید که بیرنگ و جلاست. مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست اما آن روح، آن چیزی که دل شما را میفشارد در آن نیست.
عشق پنهانی، عشقی که انسان جرات نمیکند هرگز با هیچکس درباره آن گفت و گو کند، به زبان بیاورد، به هر دلیلی که بخواهید – از لحاظ قیود اجتماعی، از نظر طبقاتی، به سبب اینکه معشوق ادراک نمیکند و به هر علت دیگری آن عشق است که درون آدم را میخورد و میسوزاند و آخرش مانند نقره گذاخته شفاف و صیقلی میشود.
مشخصات کتاب
- عنوان: چشمهایش
- نویسنده: بزرگ علوی
- انتشارات: نگاه
- تعداد صفحات: ۲۷۱
- قیمت: ۴۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب چشمهایش چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک کنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نگاه: