کتاب روانکاو و داستانهای دیگر، کتابی خوشخوان و بسیار جذاب است که در پی پاسخ به یک سوال مشخص است: «چه کسی واقعا دیوانه بود؟» این سوالی است که نویسنده میخواهد شما آن را کشف کنید. او هیچ پاسخی به شما نمیدهد. خوانندگان باید فقط سعی کنند از روشی سرگرمکننده و هوشمندانه که در آن ماشادو د آسیس به مسئله پیچیده عقل میپردازد لذت ببرند.
مشاهدات نویسنده درباره جامعه آن زمان و جاهطلبیهای بزرگ آنها، فرآیند خواندن این کتاب را جذاب خواهد کرد. این داستان بیش از یک قرن پیش نوشته شده، اما طراوت خود را از دست نداده است.
ژواکیم ماریا ماشادو د آسیس معروف به ماشادو در سال ۱۸۳۹ اهل برزیل و از نامدارترین نویسندگان قرن نوزدهم امریکای لاتین است که منتقدان او را همتراز ملویل، هاوثورن و پو قرار دادهاند. در ادبیات اسپانیاییزبان هیچکس به سیک صیقل خورده و نیز به اصالت او نخواهد رسید.
ماشادو از خانوادهای فقیر بود و در کودکی یتیم شد. زندگی را نخست با کارکردن در چاپخانه و سپس با روزنامهنگاری و در ادامه با نویسندگی گذراند. در برزیل به شهرت و منزلت دست یافت و اولین رئیس آکادمی ادبیات این کشور شد و تا پایان عمر در این سمت برجا بود. ماشادو در طول زندگی خود نُه رمان و بیش از دویست داستان کوتاه منتشر کرد و در سال ۱۹۰۸ درگذشت.
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب روانکاو آمده است:
نگاه ماشادو د آسیس به دوران خود و به کل بشریت مغایر با خوشبینی افراطی اغلب متفکران قرن نوزدهم است. اما تنوع چشمانداز و طنز بیهمتای این نویسنده داستانهایش را از ملالآور بودن و تکرار و تیرگی دور نگه داشته است. از جمله آثار ماشادو د آسیس که در کافهبوک نیز معرفی شدهاند میتوان به کتاب خاطرات پس از مرگ، کتاب دن کاسمورو و کتاب کینکاس بوربا اشاره کرد.
کتاب روانکاو
وقتی روانیها رئیس دیوانهخانه باشند، همه سالمها از نگاه آنها دیوانه هستند، بنابراین همه را هم در دیوانهخانه بستری میکنند. این دقیقاً شروع داستانی پرماچرا است که شهر را به وحشت و آشوب کشیده است و امنیت روانی را از مردم گرفته است.
در داستان بلند روانکاو، پزشکی خوش اصل و نسب از اروپا به زادگاهش در برزیل برمیگردد و در شهرش آدم سرشناس و قدرتمندی میشود. او جهت بررسی علمی جنون و پیدا کردن علل آن، یک تیمارستان بنا میکند: دکتر باکامارته که مرید سرسخت سنت علمی اعراب بود، آیهای در قرآن پیدا کرده با این مضمون که مجانین موجوداتی مقدساند، زیرا خداوند ایشان را از قوه تشخیص محروم کرده تا از گناه برکنار بمانند. جناب پزشک این آیه را هم زیبا و هم عمیق یافت، بنابراین دستور داد که آن را بالای نمای ساختمان بر سنگ حک بکنند. اما از آن بیم داشت که این کار مایه رنجش خاطر کشیش و در نهایت مایه رنجش خاطر اسقف بشود. پس آن گفته را به بندیکت هشتم نسبت داد.
دکتر باکامارته که مشغول نظریهپردازی و اقدام میشود، تیمارستانش را در خیابان جدید، که زیباترین گذرگاه شهر بود، بنا کرد. این ساختمان عبارت بود از حیاطی که در وسط و دورتادورش دویست اتاق کوچک با یک پنجره. دکتر ابتدا سراغ مالیخولیاییها و خل و چلها و وسواسیها و غیره رفت و کم کم دامنه مشمولین گستردهتر شد و وحشت سراسر شهر را فرا گرفت چرا که دیگر کسی در امان نبود.
روانکاو مدام رفتار مردم را مطالعه میکند و از میان آنها اشخاصی را برای مداوا به «خانه سبز» میفرستد که خلاف اصول عقلانی عمل میکنند. نتایج تحقیقات او پس از مدتی مردم را متعجب و نگران میکند و باعث رخ دادن اتفاقاتی در شهر میشود. این داستان با طنز و زبانی صیقلخورده همراه است.
در کتاب روانکاو نویسنده مکرر انگیزهها و اغراضِ سودجویانه، فرصتطلبانه و خودخواهانه افرادی از طبقات و اقشار مختلف جامعه را که در پسِ وانمودها و ادعاهای موجه، مصلحانه و خیرخواهانه پنهان شدهاند، با کنایههای طنزآمیز آشکار میکند و البته معمای ظاهراً ساده و حلشده اما بهواقع بغرنج و حلناشدنیِ «دیوانه کیست و عاقل کدام است» را هم به شیوهی خود مطرح میسازد.
کتاب روانکاو علاوه بر این داستان بلند، از یازده داستان کوتاه دیگر تشکیل شده که تقریبا در تمامی این داستانها نویسنده با نکتهسنجی دقیق و طنزی لبریز از کنایه، مسائل روانشناختی انسانها و تظاهر و ریاکاری جامعه بشری را به تصویر کشیده است. فهرست داستانهای کتاب حاضر عبارت است از:
- روانکاو
- بازوان آن زن
- آینه
- در نهانخانهی دل
- ترکهی عدالت
- بازی حیوانات
- عشای نیمهشب
- پدر در برابر مادر
- آموزش جناب از ما بهتران
- تعطیلات
- شب دریاسالار
- آخرین خواست
[ » معرفی و نقد کتاب امریکای لاتین: رمان باغ همسایه – اثر خوسه دونوسو ]
جملاتی از متن کتاب
تو، پسرم، اگر خطا نکنم، از نعمت نارسایی عقل که برای ورود به این عالم خیلی خیلی لازم است نصیبی بردهای.
روزگار بهش میفهماند که بهتر است آدم این «بدم میآید» و «خوشم نمیآید» ها را کنار بگذارد.
تیمارستان را خانهی سبز میگفتند، چون اولین بنای شهر بود که چارچوب پنجرههایش را رنگ سبز زده بودند. تیمارستان با جشنی پر شکوه افتتاح شد. مردم از سرتاسر آن ناحیه، حتی از ریودژانیرو، آمدند تا آن را به چشم خود ببینند. باری، جشن افتتاح هفت شبانه روز به درازا کشید. نکتهی جالب آنکه تیمارستان هیچ نشده چند بیمار را پذیرفته بود و بستگان این بیماران فرصتی داشتند تا به چشم خود ببینند چه مراقبتهای پادرانه و چه خیرات و مبرات مومنانه نثار آن حضرات میشود.
کار اصلی من در خانهی سیز این است که دربارهی جنون حسایی مطالعه کنم، شدت و ضعفش را بشناسم، انواع مختلفش را طبقهبندی کنم، و بالاخره راه درمانش را پیدا کنم. این آرزوی قلبی من است. فکر میکنم با این کار خدمت بزرگی به بشریت میکنم.
طبیعت در وجود او عناصر را چنان ترکیب کرده بود که نه غیرت سرش میشد و نه حسادت.
مردم، وقتی چیزی جلو چشمشان را میگیرد، ممکن است به خودشان حق بدهند از چیزی که نمیفهمندش متنفر باشند؛ آنوقت این حق را دارند که از حکومت بخواهند اینجور یا آنجور عمل کند. اما حکومت باید یادش باشد که وظیفه دارد برای پیشبرد منافع مردم عمل کند، خواه این منافع با خواستهای خود مردم هماهنگ باشد یا نباشد.
فکر کرد بهتر است کمی استراحت کند. اما استراحت ابدی حتی توی گور هم ممکن نیست. بالاخره یک روز سروکله باستان شناسی پیدا میشود که دنبال استخوان مردهها میگردد.
تا امروز فکر میکردند جنون یک جزیره تک افتاده میان اقیانوس سلامت عقل است. من، دکتر باکامارته، کم کم دارم به این نتیجه میرسم که جنون به هیچ وجه جزیره نیست، یک قاره درست و حسابیست.
مشخصات کتاب
- عنوان: کتاب روانکاو
- نویسنده: ماشادو د آسیس
- ترجمه: عبدالله کوثری
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات: ۱۹۲
- قیمت چاپ پنجم – سال ۱۴۰۳: ۱۸۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد رمان روانکاو چیست؟ لطفا اگر این رمان را خواندهاید نظرات ارزشمند خود را با ما به اشتراک بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک کنیم.
[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر با ترجمه عبدالله کوثری: