کتاب بحرانهای جمهوری مطالعهای موردی است دربارۀ بحرانهایی که در یکی از پُرتلاطمترین دهههای قرن بیستم گریبان یکی از قدیمیترین جمهوریهای موجود را گرفته بود. نگاه تیزبین و گاه بیرحم هانا آرنت در مقام فیلسوفی سیاسی در این کتاب بحران را هم در درون ساختار دولت میجوید و هم در میان شهروندان و هم به کاستیهای نظری علوم و فلسفۀ سیاسی نظر دارد که باید از پس تحلیل و فهم چنین بحرانهایی برآیند.
امّا آرنت فقط به نقد دولت و شهروندان و مفاهیم علوم سیاسی نمیپردازد، بلکه میکوشد نشان دهد که سویههای بحرانزا در دولت و شهروندان چگونه میتوانستند چنین نباشند و میکوشد صورتبندیهای جدیدی از برخی مفاهیم بسیار پایهای سیاست ارائه دهد که از آن طریق علوم و فلسفۀ سیاسی را به نقد و تحلیل تواناتر کند.
توفیق آرنت در این مسیر چنان بوده که صورتبندیهای معرفیشده در این کتاب از همان زمان تاکنون مورد رجوع ماندهاند. بههمین ترتیب ماهیت بحرانهایی که کاویده نیز چنان هستند که خواننده نمیتواند از بازجستن آنها و آزمودن بصیرتهای آرنت دربارۀ آنها در جهان امروز دستبردارد بحرانهای ناشی از دروغگویی سیاستمداران، بحرانهای ناشی از اعتراض و سرپیچی شهروندان، خشونت و در نهایت انقلاب.
هانا آرنت در سال ۱۹۰۶ در خانوادهای یهودی در آلمان به دنیا آمد. در سال ۱۹۲۴ وارد رشته فلسفه شد و در سال ۱۹۲۶ دکترای خود را با رسالهای درباره مفهوم عشق در اندیشه آگوستین قدیس، زیر نظر کارل یاسپرس به پایان رساند. پس از به قدرت رسیدن نازیها و بالا گرفتن یهودستیزی در آلمان، آرنت مدت کوتاهی توسط گشتاپو بازداشت شد. او به محض آزادی، از آلمان گریخت و مدتی در چکسلواکی، سوئیس و فرانسه زندگی کرد. بعد از اشغال فرانسه توسط نازیها، آرنت به آمریکا پناه برد و در آنجا مشغول تدریس فلسفه و نوشتن مهمترین آثار خود شد. هانا آرنت در سال ۱۹۷۵ بر اثر حمله قلبی درگذشت.
[ » معرفی کتاب: کتاب آیشمن در اورشلیم – اثر هانا آرنت ]
کتاب بحرانهای جمهوری
کتاب حاضر شامل ۴ رساله است که به برخی از جدیترین مسائل سیاسی جامعه آمریکا و دنیا در دهه ۱۹۶۰ میپردازد. اتفاقاتی زیادی در این دهه رخ داد که از جمله آنها میتوان به جنگ ویتنام – افشا شدن اسناد محرمانه پنتاگون و جنبش مدنی و دانشجویی اشاره کرد.
هانا آرنت در کتاب بحرانهای جمهوری پس از بررسی جنبشهای مختلف با یک رویکرد نظری و در عین حال ارتباط برقرار کردن با واقعیتهای عینی، اشاره میکند که دروغ گویی در سیاست، امکان نافرمانی مدنی، خشونت در سیاست، انقلاب و زمینههای آن و همچنین مسئلهی کارکرد دولت از جمله اصلیترین بحرانهای جمهوریها در دهه ۱۹۶۰ است.
براساس گفتههای آرنت نافرمانی مدنی، عملی جمعی است که توسط اقلیتهای سازمان یافته با منافع و عقاید مشترک به انجام میرسند. این نافرمانیها زمانی آغاز میشود که شمار قابل توجهی از شهروندان – عامه مردم – متقاعد شوند که راههای معمول برای تغییر دیگر به جایی نمیرسد و شکایتها شنیده نمیشود. در واقع اگر تغییری در وضع موجود رخ ندهد، دیر یا زود شاه نافرمانیهای مدنی خواهیم بود. و نافرمانِ مدنی، هنگامی شورشی خوانده می شود که دست به خشونت بزند. نافرمانی مدنی، انقلاب نیست؛ زیرا چارچوب اقتدار حاکم و مشروعیت عمومی نظام قوانین را میپذیرد.
این حمایتِ مردم است که به نهادهای یک کشور قدرت میدهد، و این حمایت چیزی نیست جز تداوم رضایتی که در آغاز، قانونِ کشور را پدید آورده است. فرض اینکه حکومتِ اکثریت، تنها در دموکراسی کارکرد دارد خیالی باطل است.
به گفته آرنت، قدرت، همیشه نیازمند تعداد است در حالی که خشونت، متکی به ابزار است. وقتی دستورها دیگر پیروی نشوند، ابزارهای خشونت بی استفاده خواهند بود. خشونت همیشه میتواند قدرت را ویران کند اما از خلقِ قدرت عاجز است. این نکته مهمی است چرا که حتی حکومتهای استبدادی نیز نیازمند اقتدار هستند.
کتاب بحرانهای جمهوری در ۴ رساله منتشر شده است. فهرست این رسالهها عبارت است از:
- دروغگویی در سیاست
- نافرمانی مدنی
- درباره خشونت
- اندیشههایی درباره سیاست و انقلاب
درنهایت شاید بد نباشد اشاره کنیم که کتاب بحرانهای جمهوری به نسبت سایر کتابهای هانا آرنت، کتابی ساده و روان است که مفاهیم مهمی مانند نافرمانی مدنی، خشونت و انقلاب را به زبان ساده تشریح میکنند. این کتاب فلسفی به خواننده کمک میکند تا درک بهتری از اوضاع آمریکا و در مقیاس وسیعتر جهان داشته باشد. همچنین خواننده به درک عمیقتری از ساز و کار حکومتها دست پیدا میکند.
[ » معرفی کتاب: کتاب قدرت بیقدرتان – اثر واتسلاف هاول ]
جملاتی از متن بحرانهای جمهوری
یکی از ویژگیهای کنش انسانی این است که همواره چیزی نو را آغاز میکند، و این به معنای آن نیست که کنش همیشه امکان مییابد که از «سرمنشأ» و برای آفرینش «از هیچ» آغاز کند. برای آنکه جایی برای کنش فردی باز شود، چیزی که از پیش وجود داشته است باید حذف یا نابود گردد، و شکل اشیاء نیز از آنچه قبلاً بودهاند باید تغییر یابد.
ما در مورد جنگ ویتنام علاوه بر اکاذیب و سردرگمیها با جهالتی حقیقتاً اعجابآور و کاملاً صادقانه در مورد زمینه تاریخی مقتضی مواجهیم؛ به نظر میرسد که تصمیم گیرندگان نه تنها نسبت به تمامی وقایع شناخته شده انقلاب چین جاهل بودند و از یک دهه تنش میان مسکو و پکن که از پی آن آمد ناآگاه بودند، بلکه «هیچکس در آن بالا نمیدانست یا برایش مهم نبود که ویتنامیها ۲۰۰۰ سال بود که با هر خارجی متجاوزی جنگیده بودند.» و اینکه مفهوم ویتنام به عنوان «کشوری کوچک و عقب مانده» که نسبت به ملل «متمدن» بیعلاقه است – مفهومی که متأسفانه منتقدان جنگ اغلب در آن شریکند – در تناقضی آشکار با فرهنگ بسیار قدیمی و بسیار پیشرفته منطقه قرار دارد. چیزی که ویتنام ندارد فرهنگ، نیست بلکه اهمیت راهبردی است.
تغییر پیوسته است، ذاتی وضع بشری است، اما سرعت تغییر چنین نیست. از کشوری به کشوری دیگر و از قرنی تا قرنی دیگر کاملاً متفاوت است. در مقایسه با آمد و شد نسلها، جریان امور جهان چنان به آرامی رخ میدهد که کار جهان به چشم کسانی که میآیند و سکنی میگزینند و میروند عادتی کمابیش ثابت مینماید و شاید برای هزاران سال چنین بوده است ـ از جمله در عصر مدرن زمانی که ابتدا مفهوم تغییر برای تغییر ذیل نام پیشرفت رخ نمود.
هر چه خشونت در روابط بین الملل ابزاری مشکوکتر و نامطمئنتر شده است، در عرصه روابط داخلی خوشنامی و کاربرد بیشتری یافته است، خصوصاً در موضوع انقلاب. فن بیان قوی مارکسیستی «چپ نو» با رشد پیوسته این اعتقاد کاملا غیر مارکسیستی مقارن بوده است که مائو تسه تونگ اعلامش کرد: «قدرت از لوله تفنگ بیرون می آید.» مارکس مطمئناً از نقش خشونت در تاریخ آگاه بود، اما از نظر او خشونت نقشی ثانویه داشت؛ چیزی که کار جامعه کهن را یکسره میکرد خشونت نبود بلکه تناقضات ذاتیش بود.
به لحاظ سیاسی کافی نیست بگوییم که قدرت و خشونت یکی نیستند. قدرت و خشونت اضدادند؛ جایی که یکیشان حکمرانی مطلق داشته باشد دیگری ناپدید میشود. خشونت زمانی ظاهر میشود که قدرت در مخاطره است اما اگر همچنان به کار خود ادامه دهد به محوشدن قدرت میانجامد. نتیجه این حرف این است که درست نیست بیخشونتی را ضد خشونت بدانیم؛ صحبت از قدرت بیخشونت در واقع نوعی حشو زائد است. خشونت میتواند قدرت را ویران کند؛ و خشونت مطلقاً از خلق قدرت ناتوان است.
خشونت که ماهیتت ابزاری است، تا جایی معقول است که در رسیدن به اهدافی که قرارست توجیهش کنند مؤثر باشد. و چون زمانی که دست به عمل میزنیم با هیچ قطعیتی از پیامدهای نهایی آنچه میکنیم خبر نداریم، خشونت فقط تا جایی میتواند معقول بماند که اهداف کوتاهمدت را دنبال کند. خشونت آرمانی را پیش نمیبرد، نه تاریخ را و نه انقلاب را، نه پیشرفت را و نه ارتجاع را، بلکه میتواند کاری کند که بیعدالتیها نمایان شوند و در معرض توجه عموم قرار گیرند.
مشخصات کتاب
- عنوان: کتاب بحرانهای جمهوری
- نویسنده: هانا آرنت
- ترجمه: علی معظمی
- انتشارات: فرهنگ جاوید
- تعداد صفحات: ۲۸۰
- قیمت چاپ چهارم – سال ۱۴۰۱: ۱۹۹۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب بحرانهای جمهوری چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن درباره کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک کنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
[ » معرفی کتاب: کتاب افیون روشنفکران – نشر فرهنگ جاوید ]