کتاب چتر ژاپنی یک مجموعه داستان از ویکتوریا توکارِوا است. او به سال ۱۹۳۷ در لنینگراد سابق («پتروگراد» امروز) به دنیا آمد. عشق به نوشتن از دوازدهسالگی در او ایجاد شد که مادرش قصهای از چخوف را با عنوان «ویولن روچیلد» برای او خواند. بعدترها توکاروا به ترتیب به تحصیل پزشکی، آموختن پیانو (به مدت چهار سال)، معلمی موسیقی، بازیگری و تحصیل در رشتهٔ سناریونویسی در مدرسهٔ سینمایی مسکو روی آورد، ولی اینهمه را یکی بعد از دیگری رها کرد و یکسره به کار نوشتن پرداخت که اولین قصهاش به سال ۱۹۶۴ به چاپ رسید.
تحصیل و آزمودن تمام این رشتههای متفاوت شاید کمک کننده اصلی او در چشیدن طعم واقعی زندگی و تجارب شخصی که با اطرافیان (در مکانها و زمینههای متنوع با رویکردهای مختلف) داشته پیش زمینه ذهنی غنی به او داده که در نوشتن داستانهایش از آن بهره برده است. همانطور که در هنر به ما میآموزند ابتدا تمام صحنه و کلیات را ببینید و بعد با ساده کردن کلیات به یک جز اصلی برسید، در مورد ویکتوریا و داستانهایش شاید بتوان گفت او با ساده کردن تمام این کلیات به جز اصلی یعنی زندگی رسیده است.
کتاب چتر ژاپنی
کتاب چتر ژاپنی شامل ۸ داستان کوتاه با ترجمه پرویز دوایی است. در اکثر داستانها تم اصلی نوعی غم اما غم شیرین و تنهایی و در نهایت رابطه بین زن و مرد است. در تمام داستانها علی رغم نوعی افسردگی و خستگی که حس میشود همیشه نور امیدی هم میتابد و به مخاطب و کارکتر هردو امید و انگیزه ادامه دادن به زندگی، حتی زندگی افسرده و خسته کننده را میدهد.
توکاروا این انگیزه دادن را اصلا به شیوه نخ نما و کلیشهای پند و آموزه مطرح نمیکند! شما به هیچ عنوان احساس نمیکنید من برتری وجود دارد و نصیحتهایش تو ذوق میزند! به هیچ عنوان اینگونه نیست. نویسنده به آرامی و ملایمت فقط قصد روایت دارد و این شمایید که ناخوآگاه با او همراه میشوید و به مرور مخصوصا در پایان هر داستان، به درک شاید کمی تلخ اما مثبت هر قصه از زندگی میرسید. اما بیان و سبک روایت ویکتوریا در عین ساده بودن گاعی کمی عجیب هم هست! از بابت سادگی لحن گفتار و در عین حال بعضاً عجیب بودن فضا و یا اتفاقات کمی به ادبیات ژاپن نزدیک است، (داستانها نه رئال محض و نه جادوییاند اما به خوبی واقعیت و کمی جادو (در بعضی داستانها) به هم تنیده شدهاند و فضایی جدید و دلنشین خلق کردهاند) اما بیشک نویسندهای است که شبیه هیچکس نیست!
۸ داستان کوتاه اما با تاثیری شگرف و دلنشین این کتاب عبارتند از:
- مرکز ثقل
- داستان شب عید
- زیگزاگ
- چتر ژاپنی
- پایان خوش
- به جای من
- بین زمین و آسمان
- چندقطره امید
[ لینک: رمان تونل ]
در ابتدای کتاب چتر ژاپنی نقدی از میخال سیکوری نقل شده است:
[ لینک: کتاب داستانهای ماشین تحریر ]
درباره کتاب چتر ژاپنی
همانطور که پرویز دوایی – مترجم کتاب – هم اشاره میکند «خواندنی» بودن مهمترین خصلت داستانهای توکاروا است. این که نویسنده بتواند در عین ساده نوشتن و درنظر داشتن مخاطب عام طوری بنویسد که خواننده (در قالب یک داستان کوتاه) پا به پای او پیش برود و در عین حال قصه، عامیانه و سطحی نشود تبحر بسیاری میخواهد.
همچنین در فرصت محدودی که داستان کوتاه برای اثرگذاری و جذب شدن به مخاطب و نویسنده (هردو) میدهد، کاراکترهای توکاروا به شدت باورپذیر و ملموساند. غم و تنهاییشان برای مخاطب امروزی غریبه و یا کلیشهای و تکراری نیست و توکاروا به خوبی توانسته از پس شخصیتها و روابط و خط داستانی جذاب در این فرصت کوتاه بربیاید. به عقیده من بخش عمده این موفقیت در دلنشین کردن و عمق بخشیدن توامان به داستان مدیون توصیفهای بینظیر و جذاب توکاروااند، توصیفهایی که شاید سطحی به نظر برسند اما به شدت هوشمندانه انتخاب شدهاند و تاثیر شگفتی هم در ذهن مخاطب هم در نتیجهگیری داستان دارند و همین توصیفهای هوشمندانه اما ادبی هستند که مانند امضای نویسنده در تمام داستانها وجود دارند و از سایر نویسندگان متمایزش میکنند.
یکی از جالبترین و در عین حال محبوب و معروفترین توصیفهای کتاب چتر ژاپنی توصیف ظرف عسل است:
برای این کتاب ۱۲۶ صفحهای حتما وقت بگذارید. مطمین باشید مانند خوردن یک چای گرم بعد از یک روز خسته کننده آرامشبخش و نجاتدهنده خواهد بود! به خاطر کوتاه بودن کتاب و داستانها از نقل جملات بیشتری از کتاب خودداری میکنیم، گرچه بسیاری از جملات برای نقل کوتاه هم مناسب نیستند و در طول داستان معنی و جان میگیرند و شاید جداگانه نقل کردنشان حس خوب داستان را زایل کند، با این حال در ادامه چند قسمت کوتاه از کتاب را میخوانیم:
دریچه تفلون هیچ وقت از بین نمیرود.
به خودم گفتم: مثل اولین عشق. اگر دباکی قلب مرا عمل کرده بود در کنار ظرف عسل، دریچه تفلون هم دست نخورده میماند. (داستان مرکز ثقل – صفحه ۲۳)
من در نیمه راه عمر هستم که غم انگیزترین دوره عمر است، که هوس هنوز به گذشتهها نپیوسته، ولی خستگی از حالا در دل جا خوش کرده است. نبرد بین من بیرونی و درونیام مرا به حالتی فرو برده که دیگر نه به خودم اتکا و اعتمادی دارم و نه به دیگران. برای همین هم هیچ چیزی برایم خوشتر از این نیست که در صفی دراز پشت سر آدمها بایستم و رفتاری مثل سایرین در پیش بگیرم. (داستان چتر ژاپنی – صفحه ۶۳)
زیبایی آدم را مثل قطاری که از ایستگاه خارج شود ترک میکند. (داستان بین زمین و آسمان – صفحه ۹۵)
فراموش کردن نوعی و نوبتی دیگر از مردن است. (داستان بین زمین و آسمان – صفحه ۱۰۰)
[ لینک: کتاب کجا ممکن است پیدایش کنم – داستان کوتاه ]
مشخصات کتاب
- عنوان: چتر ژاپنی
- نویسنده: ویکتوریا توکاروا
- ترجمه: پرویز دوائی
- انتشارات: جهان کتاب
- تعداد صفحات: ۱۲۶
- قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: نگار نظری
نظر شما در مورد کتاب چتر ژاپنی چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
معرفی چند مجموعه داستان دیگر: