ملکهی سرخ داستانى از شرق دور است. داستانى آشنا از دربار کره جنوبى و پیچیدگىهاى پردغدغه زیستن در چنین فضاهایى که با تکنیک خاصِ نویسنده به زیبایى روایت شده است.
پشت جلد کتاب ملکهی سرخ آمده است:
دکتر باربارا هالیول در سفر به کره جنوبى، بسته غیرمنتظرهاى دریافت مىکند که هیچ آدرس فرستندهاى رویش وجود ندارد. آن بسته حاوى خاطرات یک ملکهى کرهاى است که قرنها پیش مىزیسته. خاطراتى که او را به دلِ مگوترین اسرار درباره کره مىبرند و پرده از علت واقعى قتل شوهر ملکه، شاهزاده سادوى افسانهاى و جدایى ملکه از فرزندانش برمىدارند.
خلاصه کتاب ملکهی سرخ
کتاب دو روایتِ موازى را دنبال مىکند. راوىِ یکى روح دردکشیده ملکه است که قصد کرده تا پس از قرنها واقعیت را به گوش جهانیان برساند. او که مانند اغلب دختران هم دورهاش، در کودکى وارد دربار شد و به واسطه شغل و منصب پدرش، به ازدواج شاهزاده سادو درآمد، هرگز تصور نمىکرد زندگىاى چنین پرفراز و نشیب در انتظارش باشد.
بخش نخست روایتگرِ «کودکى و ازدواج زودهنگام ملکه در کودکى، تولد و مرگ اولین پسرش، تولد پسر دوم و دخترانش، وسواس جنون آمیز همسرش شاهزاده سادو به لباس، قتل فجیع پینگا معشوقه ى سادو، خودکشى نافرجام سادو، مرگ سادو در صندوق برنج، مرگ پادشاه پیر، بازدید رسمى ملکه از هواسئونگ در شصتمین سالگرد تولدش» است.
از سویى دیگر حوادث معمولِ قصر شامل اتفاقات و توطئههاى قصر و دسیسههاى خانوادگى روایت مىشوند تا خواننده را بیشتر با فضاى پر تنش قصر آشنا کنند. اما جذابترین بخشِ این داستان، نگاهِ همیشه ناظرِ روح ملکه است، که از وراى زمان به حوادث مىنگرد و دست نوشتههایش را به وسیله رابطش به دستِ دکتر باربارا هالیول مىرساند.
در هم تنیدگىِ داستانِ خوفانگیز شاهزاده سادو با روایتِ این زمانىِ دکتر هالیول حس پیچیدگى و رازآلودگى را به خواننده متبادر مىکند. از طرفى چرایىِ انتخاب این فرد خاص براى بازگویى حقایق از پس داستانِ زندگیش پدیدار مىشود. او هم همچون ملکه زندگى پر رنجى را از سرگذرانده، همسرى دیوانه، فرزندى از دست رفته و یک دنیا آرزو. روح ملکه بىقرار است و مىخواهد بداند آیا فرد مناسبى را براى اینکار برگزیده؟ حقایق از چه طریقى برملا مىشوند؟ آیا دکتر بابز مىتواند از پس این ماموریت خطیر بربیاید؟
این داستان که آمیزهاى از تاریخ، افسانه و تکنیکهاى ادبى است مىتواند براى خواننده جذاب باشد چرا که پیونددهنده دو گوشه از هم دورِ جهان است: غرب و شرق.
[ مطلب مرتبط: کتاب گنگ محل – نشر هیرمند ]
جملاتی از متن کتاب ملکهی سرخ
هیچ کدام از ما نمىتوانیم تمام یک داستان را تعریف کنیم، حتى اگر داستان خودمان باشد.
رویاها به ما دروغ نمىگویند، تنها شاید فریبمان بدهند، ولى ما ممکن است دربارهی رویاهایمان دروغ بگوییم.
سرخ، رنگ سلطنتى دربار کره بود. (به ما گفته شده بود که زرد رنگ امپراتور چین، خورشید بهشت، است و ما جزء مخدومان او بودیم.) شاه یونگجو، پدر شوهرم، مردى مغرور و خودبین، تصور مىکرد که تنها شاه حق دارد سرخ بپوشد اما تا دوران سلطنت وى رداهاى سرخ در دربار رایج شده بودند. او تلاش کرد تا پوشیدن جامههاى این رنگ را براى سایرین ممنوع کند، همانطور که سعى کرد پوشیدن جامههاى ابریشمى گران قیمت و پر نقش و نگار چینى و کلاه گیسهاى بلند و قیطانى مصنوعى را ممنوع کند، اما نتوانست.
ما در کشور کوچکى زندگى مىکردیم که در آن هوسهاى یک مرد مىتوانست روى زندگى انسانهاى زیادى تاثیر بگذارد.
دختربچههاى دربار عاشق تاب بازى هستند، چرا که وقتى بلند تاب مىخوردند، مىتوانستند ذرهاى از دنیاى آن سوى دیوارهاى قصر را ببینند.
بى شعورى، بیمارى، قساوت و خشونت را نمىتوان به مغاک تاریک و عمیق تاریخ انداخت. آنها هنوز هم جارى هستند.
انسان دوست ندارد هرگز با برخى انتخابها روبرو شود.
مشخصات کتاب
- عنوان: ملکهی سرخ
- نویسنده: مارگارت درابل
- ترجمه: سید سعید کلاتى – مینا وکیلی نژاد
- انتشارات: هیرمند
- تعداد صفحات: ۴۱۵
- قیمت: ۲۸۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: مهشید موسوی
نظر شما در مورد کتاب ملکهی سرخ چیست؟ آیا این کتاب را خواندهاید؟ لطفا نظرات خود را در مورد این کتاب با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند رمان دیگر از نشر هیرمند: