کتاب پایان رابطه با عنوان اصلی The End of the Affair اثری از گراهام گرین Graham Greene نویسنده انگلیسی است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد. گراهام گرین در مجموع ۲۲ رمان، ۷ نمایشنامه، ۱۲ فیلمنامه و چند کتاب دیگر از خود به یادگار گذاشت. این رمان، داستان رماننویسی را روایت میکند که با عشق قدیمی خود روبهرو میشود و میتوان گفت کار مهم نویسنده در کتاب، روایت داستان از زبان فردی بیایمان است که تناقضهای حیرتآور یک عشق پرحرارت را به تصویر میکشد. عشقی که ایمان در آن نقش مهمی ایفا میکند.
هنری گراهام گرین در اکتبر سال ۱۹۰۴ در انگلستان به دنیا آمد. وارد دانشگاه شد و در سال ۱۹۲۵ با مدرک لیسانس تاریخ از آکسفورد فارغالتحصیل شد. گرین در هفده سالگی دچار افسردگی شدید شد و دوستانش بر این گمان بودند که دیدار وسواسگونه او از مناطق حادثهخیز و خطرناک در سالهای بعد شگردی بود برای طفرهرفتن و پرهیز از خودکشی که در مذهب کاتولیک گناه کبیره بهشمار میآمد. گراهام گرین در سال ۱۹۹۱ به دنبال بیماری خونیای که داشت در سوئیس درگذشت.
مترجم کتاب پایان یک رابطه – احد علیقلیان – در مقدمه خود درباره مفاهیم آثار این نویسنده مینویسد: در رمانهای او مفاهیم خیر و شر مهمتر از زیبایی و برازندگی یا حتی درست و نادرست جلوهگری میکند. از نظر گرین درست و نادرست موضوع آدابدانی اجتماعی یا نوعی قانون عرفی و سنتی است که بی درنگ و اندیشه پذیرفته میشود، اما انتخاب میان خیر و شر انتخاب هولناک و مهم و سرنوشتسازی است که یکایک آدمیان با آن روبهرو میشوند.
پشت جلد کتاب پایان یک رابطه میخوانیم:
[ » معرفی کتاب: کتاب یادداشتهای زیرزمینی – اثر داستایفسکی ]
کتاب پایان رابطه
داستان کتاب در لندن و کمی پس از جنگ جهانی دوم جریان دارد. تمرکز داستان بر روی رابطه دو شخصیت اصلی تمرکز دارد که عشق و نفرت بین آنها موج میزند. در ابتدا کتاب بسیار ساده و معمولی آغاز میشود و ما با شخصیتهای کتاب که خیلی به آنها پرداخته نمیشود، آشنا میشویم. افرادی که مانند ما در دنیایی آکنده از کانونهای شر اخلاقی قرار گرفتهاند.
کتاب پایان رابطه سه شخصیت اصلی دارد: «بندریکس» که نویسنده و راوی بیایمان داستان است، «هنری» که کارمند دولت است و همسرش «سارا» که در مسیر بیایمانی به داشتن ایمان در حرکت است. بندریکس به دنبال نوشتن کتابی که در رابطه با یک کارمند دولت است با هنری و همسرش آشنا میشود. هنری که به فکر پیشرفت است از همسرش غافل مانده و در این میان بندریکس عاشق همسر هنری یعنی سارا میشود و به شکل پنهانی رابطهاش را با او جلو میبرد. در این میان رویش عشقی شورمندانه از دل نفرتی بیمارگونه را شاهد هستیم اما همانطور که بندریکس خودش میگوید این داستان روایت نفرت است نه عشق.
در یک حادثه بمباران در طول جنگ جهانی، بندریکس در اثر حمله آسیب میبیند و بیهوش میشود. سپس سارا که به خدا اعتقاد ندارد دست به دعا میشود و قولی به خدا میدهد اما خواستهاش این است که بندریکس – که فردی بیایمان است – زنده بماند و…
کتاب با جملاتی جالب آغاز میشود که نقل آن در اینجا خالی از لطف نیست:
هیچ داستانی آغاز یا پایان ندارد: ما به دلخواه لحظهای از یک زندگی را انتخاب میکنیم و از آنجا به گذشته یا آینده نگاه میکنیم. میگویم «انتخاب میکنیم» و این را با غرور نابجای نویسندهای حرفهای میگویم که – اگر اصلا اشارهای جدی به او شده باشد – به دلیل مهارتهای تکنیکیاش مورد ستایش قرار گرفته است. اما آیا به راستی در آن شب تاریک بارانی ژانویه ۱۹۴۶ منظرهی هنری مایلز را در محوطهی عمومی که داشت کجکی از وسط نهر پهن آب باران رد میشد به ارادهی خودم انتخاب کردم، یا این تصاویر مرا انتخاب کردند؟ بر اساس قواعد حرفه من کار درست و راحت این است که داستان را درست از همینجا آغاز کنم، اما اگر به خدایی ایمان داشته بودم شاید باور میکردم که دستی دارد آرنجم را میکشد و تکان تکان میدهد که «با او حرف بزن: هنوز تو را ندیده است.»
گرین در کتاب پایان رابطه که داستانی درباره «خدا»ست اما از زبان راوی خداناباور روایت میشود، بیداری روحی شخصیتها را چنان ماهرانه تصویر کرده که خواننده را یاد مفهوم آگاپه – خداوند عشق خود را به انسانها عطا کرده است – در فلسفه مسیحی یا وحدت وجود در عرفان اسلامی میاندازد.
[ » معرفی کتاب: رمان همه میمیرند – نشر نو ]
درباره کتاب گراهام گرین
کتاب پایان رابطه اولین اثری است که از گراهام گرین خواندم. تا قبل این و بهرغم اطلاع از آثار برجسته نویسنده چندان علاقهای به مطالعه آثار گرین نداشتم. که شاید مترجم این اثر خود بزرگترین دلیل انتخاب این کتاب برای مطالعه بود. پایان رابطه اثری بود خوشخوان و لذتبخش ولی در عین حال قابل نقد. از برخی جهات با محتوای کتاب یا واضحتر بگویم دیدگاههای نویسنده در مورد ایمان، خلوص در ایمان، مشکل داشتم. ایمانی که کیرکگور در کتاب ترس و لرز از آن صحبت میکند.
به راستی داشتن ایمان در عشق و دوست داشتن تا چه اندازه اهمیت دارد؟ ایمان و باوری خالص و معنوی؟ کتاب پایان یک رابطه شاید در ظاهر رمانی است که عشقی غیرمجاز و مثلثی عاشقانه را به تصویر میکشد ولی در اصل عشق تنها بهانهای است برای دستیابی به ایمان. ایمان به خدا، ایمان به خود و مقاومت در برابر خواستههای قلبی، ایمان به معجزه، ایمان به عشق و حتی ایمان به نفرت.
کتاب مملو از جملات زیبا و تأملبرانگیزی است که گاه با آن همذاتپنداری میکنی و گاه پسشان میزنی. و گاه به آنچه خود از عشق و ایمان، باور داری میاندیشی. «عشق از منظر روحانی و جسمانی»، «ماهیت عشق» که آیا مرز جسمانی را فراتر میرود؟ وارد حیطهی روحانی میشود؟ که آیا این شکل از عشق فریبی بیش نیست؟! هر چند عشق روحانی توأم با آرامش درونی باشد؟ که آرامش درونی خود را به چه بهایی خواستاریم؟ که آیا میشود خدایی بخشنده را با این حجم ناامیدی با هم داشت؟!
در رمانهای کاتولیکی گرین – به ویژه کتاب پایان رابطه – دین ناگزیر بخشی از قلمرو تاریک و ناخوشایند میشود، قلمروی خیالی که محل خلاقیت گرین است. در این رمانها شخصیتهایی هستند که میان عشق به خدا و عشق انسانی دچار تردید شدهاند. در واقع به گمان نویسنده در این دنیای معاصر که عاری از عاطفه است، کاتولیسیسم غذای روح است و بدیل بوچی آشکار این دنیا.
احد علیقلیان در قسمت دیگری از مقدمه خود درباره کتاب پایان رابطه مینویسد:
[ » معرفی کتاب: رمان لبه تیغ – اثر سامرست موام ]
جملاتی از کتاب پایان رابطه
آدم در جوانی عاداتی در کار پیدا میکند که یقین دارد یک عمر خواهد پایید و در برابر هر فاجعهای تاب خواهد آورد.
حسادت همیشه با آرزو همراه است، یا من همیشه اینطور عقیده داشتهام. نویسندگان عهد عتیق دوست داشتند عبارت «خدای حسود» را بهکار ببرند و چهبسا این شیوه زمخت و غیرمستقیم آنها در بیان ایمان به عشق خداوند به انسان بود. اما به گمان من آرزو انواع مختلف دارد. آرزوی من اکنون به نفرت نزدیکتر بود.
احساس بدبختی را بسیار آسانتر از احساس خوشبختی میتوان بیان کرد. بهنظر میرسد که به وقت درماندگی از وجود خویش آگاه میشویم، هر چند ممکن است این آگاهی شکل خودپسندی نفرتانگیز به خود گیرد. این درد من خاص من است، این عصب که درهم کشیده میشود به من تعلق دارد نه به هیچ کس دیگر. اما خوشبختی ما را نابود میکند: هویتمان را گم میکنیم. قدیسان برای توصیف تصورشان از خدا عبارت عشق انسانی را به کار بردهاند و از اینرو به گمانم ما نیز میتوانیم اصطلاحات دعا، مراقبه و تأمل را برای توصیف شدت عشقی که به یک زن احساس میکنیم به کار بریم. ما نیز خاطره و عقل و هوش خود را وا مینهیم و ما نیز دچار حرمان، شب تاریکی، میشویم و گاه به پاداش آن نوعی آرامش نصیبمان میگردد.
عشق فقط به این دلیل که ما همدیگر را نمیبینیم به پایان نمیرسد.
گاه از تلاش برای مجاب کردن او به اینکه دوستش دارم و تا ابد دوستش خواهم داشت سخت خسته میشدم. مثل یک وکیلمدافع دست روی کلمات من میگذارد و تحریفشان میکند. میدانم از آن بیابانی میهراسد که اگر عشقمان به پایان میرسید ما را فرا میگرفت، ولی نمیتواند بفهمد که من نیز دقیقا همینطور احساس میکنم. آنچه او به صدای بلند میگوید من در دلم به خودم میگویم و اینجا مینویسمش – آدم در بیابان چه چیز را میتواند بنا کند؟ گاه پس از یک روز که بارها و بارها هم صحبت شدهایم از خود میپرسم آیا ممکن نیست به پایان رابطه برسیم، و میدانم که او نیز همین را از خود میپرسد و از آن نقطه که بیابان آغاز میشود هراسان است. اگر یکدیگر را از دست بدهیم در بیابان چه کنیم؟ آدم پس از آن چگونه به زندگی ادامه میدهد؟
اگر دو نفر همدیگر را دوست داشته باشند در کنار هم میمانند؛ این یک فرمول ریاضی است که تجربه انسان آن را آزموده و به اثبات رسانده است.
میگویند نجوایی که به هنگام خواب کودکان در گوش آنها زمزمه میکنید بر آنها تاثیر میگذارد، و من در گوش سارا نجوا کردم، نه به صدای بلند که بیدارش کند، و امیدوار بودم که کلمات چون افسونی در ذهن ناخودآگاهش فرو رود. به نجوا گفتم: دوستت دارم، سارا. هرگز کسی تو را به اندازه من دوست نداشته است. ما خوشبخت خواهیم شد. هنری به دل نخواهد گرفت فقط غرورش جریحهدار میشود که آن هم با گذشت زمان التیام مییابد.
مشخصات کتاب
- عنوان: کتاب پایان رابطه
- نویسنده: گراهام گرین
- ترجمه: احد علیقلیان
- انتشارات: نو
- تعداد صفحات: ۲۴۸
- قیمت چاپ دوم – ۱۳۹۸ : ۳۱۰۰۰ تومان
👤 این مطلب با همکاری سحر محبتیان نوشته شده است.
نظر شما در مورد کتاب پایان رابطه چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن درباره کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر: