کتاب رودخانه مهآلود و داستانهای دیگر شامل ۱۴ داستان کوتاه از یک نویسندهی توانای ژاپنیست که در آنها میتوان امتزاج روح ژاپنی با سبک غربی را نظاره کرد. شاید این داستانها دریچهای بودند برای پیدایش نویسندگان بزرگ نسل کنونی ژاپن.
پشت جلد کتاب رودخانه مهآلود چنین میخوانیم:
«داستانهای دوپو کونیکیدا ترکیبی از تراژدی و طنز است؛ داستان هایی که عصارهٔ تکنیکها و نبوغ نویسندگان غربی را با روح سرشار و فرهنگ غنی و رازآمیز جهان شرقی درآمیخته و تجربه ای منحصربهفرد خلق کرده است که طیف گستردهای از خوانندگان را، با فرهنگها و نگرشها و سلیقههای گوناگون، جذب میکند. او در داستانهایش جهانی میآفریند که در عین تو در تویی، سرشار از آرامش است؛ آرامش در کنار رودخانهای مهآلود.»
دوپو کونیکیدا نویسندهی ژاپنی که اطلاعات بسیار کمی از ابتدای زندگی او در دسترس است، طبق پذیرفتهشدهترین گفتهها در سال ۱۸۷۱ متولد شد. تجربیات ابتدایی او از زیستن در دل روستا و همزیستی با عناصر طبیعت در شکوفایی قلمش نقش بهسزایی داشت و همانطور که بعدها در آثارش نمایان شد نوشتارش همواره بازتابدهندهی پیوند ناگسستنی روحش با طبیعت بود.
دوپو همانند بسیاری از جوانان همعصرش در ابتدا راهی توکیو شد و با پیمودن و آزمودن خود در چندین رشته از جمله حقوق و زبان انگلیسی تلاش کرد تا جاهطلبیش را ارضا کند، اما این نوشتن بود که همواره در مسیر سرنوشت، او را به سوی خود میکشید. آنچه امروز ما از زندگی این نویسنده میدانیم به طور کامل در کتابی با نام «آن روزها» که زندگینامهی دوپوست و ژوئن ۱۹۰۶ منتشر شد، آمده است.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان کوکورو – ادبیات ژاپن ]
کتاب رودخانه مهآلود
در ابتدای کتاب رودخانه مهآلود ناشر انگلیسی حدود چهل صفحه از تجربیات زندگی دوپو نوشته است. اینکه چگونه نویسنده شد و چگونه تقریبا در تمام آثارش از تجربیات خود برای نوشتن داستان استفاده کرده است. خواندن این چهل صفحه علاوه بر اینکه شما را با خاستگاه جهانبینی و سرگذشت نویسنده آشنا میکند، خود همانند داستانی کوتاه و پرکشش از عمر کوتاه اما پرمایهی دوپو کونیکیداست.
مضمون اکثر داستانها عشق نافرجام و پایان تمام آنها تقریبا سیاه و ناامیدکننده است. این شاید زخمی بوده که نویسنده از همسر و عشق اولش در تمام طول زندگی با خود همراه داشته است؛ زخمی خونچکان که رد خونش در تمام آثارش کموبیش به چشم میخورد.
توجه او به مضامینی همچون روح، زندگی، رنج ، عشق و نگاه متفاوتش نسبت به تمام این مقولات در داستانهای کوتاهش به چشم میخورند. اگرچه تلاش او برای تبعیت از سبک نویسندگان و شاعران غربی همچون وردزورث یا تورگینیف تحسینبرانگیز است اما همواره روح ژاپنی داستانهایش است که شما را مجذوب خود میکند.
داستانهای کتاب روخانه مهآلود عبارتند از:
- رودخانه مهآلود
- جین کهنسال
- آتشسوزی
- شکار گوزن
- آن مردم فراموشنشدنی
- ستارگان
- شخص ثالث
- تصاویر شاعرانه
- اشباح
- موساشینو
- انسان خودساخته
- نامهای از یوگوهارا
- پرنده بهاری
- گوشت و سیبزمینی
آنچه در نهایت در خاطر خواننده میماند تصویر بیتکراری از دل داستانهایش است. پسرکی کندذهن که میخواست پرواز کند، پیرمرد قایقرانی که صدایش را گم کرده بود، پسری که با یک کتاب خودسازی توانست رشد کند و موفق شود و آن مردم فراموشنشدنی تصاویری هستند که این نویسندهی ژاپنی با قلم خود به زیباترین وجه آنها را بر بوم خاطرتان نقاشی میکند.
سبک ناتورالیستی اکثر داستانها به شما یادآور میشود که باید خوانندهای صبور باشید. این کتاب را به دو دسته از خوانندگان پیشنهاد میکنم. یکی آنهایی که به داستان کوتاه علاقه دارند و دیگری کسانی که شناخت هرچند مختصری از ادبیات ژاپن و عناصر آن دارند. امیدوارم از خواندن این مجموعه داستان خاطرات شیرین و تصاویر بهیادماندنی در ذهنتان باقی بماند.
مترجم کتاب – محمود قلیپور – درباره برخی از داستانهای کتاب رودخانه مهآلود مینویسد: داستان «موساشینو» به علت اینکه سالهاست در برنامهی آموزش عمومی ژاپن گنجانده شده، به عنوان یکی از مشهورترین داستانهای ژاپنی شناخته میشود. داستان دربارهی دشت وسیع موساشی در حاشیهی توکیوست که روزگاری صحنهی جنگها بود و حالا به جنگل و مزرعه تبدیل شده است. او در این داستان شخصیت اصلی را یک دشت قرار داده و به این سوال پاسخ میدهد که چگونه یک مکان میتواند هزاران سال و با قدرت انسان را به خود فرابخواند. از دیگر داستانهای مطرح دوپو کونیکیدا که در کتاب رودخانه مهآلود وجود دارد، میتوان به داستان «آن مردم فراموشنشدنی» اشاره کرد که در بیشتر انتولوژیهای ادبیات ژاپن دیده میشود. سه مفهوم رنج، فراموشی و طبیعت در کنار تراژدی پایانناپذیر هاراکیری ژاپنی پایههای روایی بیشتر داستانهای دوپو کونیکیدا، ملقب به تورگنیف ژاپنی را تشکیل میدهند.
[ » معرفی و نقد کتاب: رمان پدران و پسران – اثر ایوان سرگییویچ تورگنیف ]
جملاتی از متن کتاب
این که بگویم روح این مرد به گذشته تعلق دارد، تمام تراژدی زندگی نیست، بلکه باید بگویم او بازماندهی دوران شکوه است یا اینکه بهتر است بگویم او همچون جویباری است که به جای ریختن به نهرها و جاری شدن به سوی اقیانوسها از آنها دور میشود تا در مردابی راکد و فاسد قرار بگیرد.
«زنی بود که…» به نظر میرسد بیشتر رمانها به این شکل شروع میشوند و اگرچه منتقدان مدعیاند دوران رمانهای خستهکنندهی عاشقانه سرآمده، در واقعیت هنوز برای جوانان شور و هیجان با همین جمله آغاز میشود و حقیقتا از دست منتقدان هم کاری برنمیآید. من هم به سهم خودم سپاسگزارم که خدایان، بشریت را مطابق خواستهی منتقدان ادبی خلق نکردهاند.
عشق قدرتی است که هیچ انسانی نمیتواند در برابر آن مقاومت کند و کسی که گمان میکند میتواند این قدرت را نادیده بگیرد، در واقع هنوز تحتتاثیر آن قرار نگرفته است. با گذشت زمان، مردی که عاشقانه رنج برده فکر میکند و از خود میپرسد چرا اینقدر عذاب کشیدم؟ اگر چنین سوالی برای کسی پیش بیاید، صرفا به این دلیل این که دیگر قدرت عشق او را تحتتاثیر قرار نمیدهد. اگر عشق چنین رنجآور است، پس انسان چگونه میتواند عشق ورزیدن به دیگری را تحمل کند؟ چطور میتواند لذت را در کنار این عذاب درک کند؟ عشق صادقانهترین حسی است که انسان میتواند تجربه کند و کسانی که این احساس را مسخره میکنند بهتر است صرفا زندگی را سر کنند و در پایان فقط زمین است که انتظار ایشان را میکشد. اگر این سخره همان چیزی است که از عشق دریافتهاند، باید بدانند که جسمشان چیزی جز خاک نیست.
وقتی به عشق میخندی در حقیقت درحال مضحکهی انسانیت هستی. چون برخلاف آنچه تو فکر میکنی انسان موجودی اسرارآمیز است.
مشخصات کتاب
- عنوان: رودخانه مهآلود
- نویسنده: دوپو کونیکیدا
- ترجمه: محمود قلیپور
- انتشارات: ثالث
- تعداد صفحات: ۲۴۳
- قیمت چاپ اول: ۱۱۰۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: مهشید موسوی
نظر شما در مورد کتاب رودخانه مهآلود و دیگر داستانها چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر ثالث: