کتاب جوان خام یکی از پنج رمان بلند فیودور داستایفسکی است که بعد از آزاد شدن از زندان اومسک نوشت. رمانی که ۷۶۰ صفحه است اما در میان داستانهای بلند او از پایینترین جایگاه برخوردار است. در واقع، منتقدان جایگاه این رمانِ داستایفسکی را پایینتر از رمان یادداشتهای زیرزمینی – رمان همزاد و… میدانند.
پنج رمان بلند فیودور داستایفسکی که بعد از محکومیتش در سیبری نوشت، عبارت است از جوان خام و:
پشت جلد کتاب جوان خام آمده است:
[ معرفی کتاب: رمان خاطرات خانه مردگان اثر داستایفسکی ]
خلاصه کتاب جوان خام
داستان این رمان درباره جوان ۱۹ سالهای به نام آرکادی دالگورکی است. او راوی داستان است و قصد دارد روابطش را با جامعه و پدرش بیان کند. دالگورکی که پسری نامشروع است به معنای واقعی کلمه یک جوان خام است و خودش نیز به خوبی از این موضوع آگاه است. میتوان او را فردی بیهویت دانست که میخواهد با بیان داستان زندگی و روابطش، خود را پیدا کند.
با من چنان رفتار میکرد که انگار من از ناپختهترین جوانهای بیتجربه هستم و من به سختی میتوانستم این را تحمل کنم، گرچه میدانستم که در واقع چنین هستم. (کتاب جوان خام – صفحه ۵۹)
دالگورکی در ابتدا از نیت خود برای نوشتن داستان میگوید و در ادامه از پدرش صحبت میکند. اینکه چطوری به دنیا آمده و نسبت به خود و جایگاهی که دارد چه احساسی میکند و همچنین از رفتار پدرش و اینکه چطوری او را ترک کرده است صحبت میکند. روابطش را با مادر و خواهرش بازگو میکند و میخواهد با شجاعت و قدرت زندگی مناسبی برای آنها تدارک ببیند اما میبینیم که او ضعیفتر از این حرفهاست.
همانطور که اشاره شد، دالگورکی خود نیز میداند که تا چه اندازه خام است. او به ضعیف بودن شخصیت خود نیز پی برده است و در ابتدای کتاب از نقشه بزرگی که در سر دارد صحبت میکند. از اینکه چه هدف بزرگی در سر میپروراند و چقدر شیفته احساس آزادی است:
دالگورکی تصمیم دارد برای به دست آوردن این احساس آرامش ناشی از قدرت داشتن و آزاد بودن از خود یک روتشیلد بسازد. در واقع میگوید نقشه من این است که یک روتشیلد شوم، دقیقا به اندازه او ثروتمند و قدرتمند. جالب اینجاست که حتی نقشههایی هم برای روتشیلد شدن در سر دارد و با حرارت و جذابیت خاصی این موارد را بیان میکند اما…
باید اشاره کرد که خلاصه کتاب جوان خام به نقشه دالگورکی ختم نمیشود و رمان چند موضوع دیگر را نیز دنبال میکند. جوان خامِ داستان در هر کدام از این موضوعات نقش دارد اما پراکنده بودن و در هم آمیخته بودن این داستانها به حدی است که ارائه خلاصهای از آن دشوار است. در واقع در کتاب جوان خام مسئلهای حیاتی مطرح نمیشود که با ارائه خلاصهای از آن مخاطب را آگاه کرد که با چه موضوعی برخورد خواهد داشت. مسئلهای عمیق در کتاب جوان خام وجود ندارد و تقریبا همه داستانهای کتاب از یک جایی به بعد رها میشوند.
[ معرفی کتاب: رمان همزاد اثر داستایفسکی ]
درباره کتاب جوان خام
داستایفسکی بیشتر از ۱۰ رمان بسیار خوب دارد که با هر کدام از آنها شروع کنید، شیفته قلم او خواهید شد و به احتمال بسیار زیاد تصمیم میگیرد مابقی کتابهای او را نیز بخوانید. اما اگر با کتاب جوان خام شروع کنید ممکن است سردرگم شوید. البته کتاب جوان خام از نظر جنبههای روانشناسی همچنان یک کتاب خوب محسوب میشود. در واقع جنبههای روانشناسی و تحلیل شخصیتهای کتاب به شما اطمینان میدهد که داستایفسکی به کار خود وارد است اما باید بدانید که این کتاب دیدگاههای فلسفی داستایفسکی را منتقل نمیکند. حتی سوزان لی اندرسن در کتابی که فلسفه داستایفسکی را مورد بررسی قرار میدهد، اشاره خاصی به این کتاب نمیکند و میتوان نتیجه گرفت که کتاب جوان خام جایگاهی در فلسفه داستایفسکی ندارد.
شاید توضیح ادوارد هلت کار که در کتاب داستایفسکی جدال شک و ایمان آمده است در اینجا مفید باشد و به ما نشان دهد چرا جوان خام جایگاه پایینتری نسبت به دیگر کتابهای بزرگ داستایفسکی دارد:
جوان خام یگانه اثر در میان رمانهای اصلی داستایفسکی است که در مجلهای به چاپ رسید که دیدگاههای سیاسیاش درست نقطه مقابل دیدگاههای خود او بود. در روسیه، ادبیات و سیاست هرگز از هم خیلی جدا نیستند. واپسین رمانی که داستایفسکی نوشته بود آشکارا و بیپرده سیاسی بود؛ و چندین نامهای که در اواخر ۱۸۷۴ نوشته است گواه بر این است که نگران بود مبادا نکراسوف به دلایل سیاسی از پذیرش بخش یا بخشهایی از رمان او سر باز زند. این نکتهای بسیار مهم است؛ زیرا همین نگرانیها دست او را هم در انتخاب موضوع و هم در پروراندن آن میبست. دلمشغولی داستایفسکی در بیشتر کتابهای مهمش در وهله نخست مسائل زندگی و فلسفه است: در جنایت و مکافات ذهنش بیشتر درگیر معنای اخلاقیات است؛ در ابله بیشتر درگیر آرمان اخلاقی است؛ در جنزدگان [شیاطین] بیشتر درگیر رابطه اخلاق و سیاست و مذهب است؛ و در برادران کارامازوف بیشتر درگیر اصل و اساس مذهب است. با شناختی که از دیدگاههای او داریم، داستایفسکی نمیتوانست در صفحات مجلهای رادیکال، در باب هیچیک از این موضوعات نظر و عقیدهاش را آزادانه ابراز کند. جوان خام به هیچیک از این موضوعات نمیپردازد، یا پرداختش به آنها سطحی و گذرا و بر حسب تصادف است. این رمان در اساس فقط به واکنشهای روانی انسانها در برابر یکدگیر میپردازد.
با توجه به چیزی که مطلبی که ادوارد هلتکار بررسی کرد، مشخص است که چرا داستایفسکی، جوان خام را به این شکل نوشته است و در آن موضوعات فلسفی را بررسی نکرده است.
حالا یک سوال مطرح است: «آیا کتاب جوان خام را بخوانیم؟» پاسخ به این سوال خیلی به خود شما بستگی دارد. جوان خام جایگاهی ویژهای در فلسفه داستایفسکی ندارد و اگر شما آن را نخوانید، چیز خاصی را از دست نمیدهید. اما اگر شیفته قلم داستایفسکی و بررسیهای روانشناسی او هستید، حتما این کتاب جذابیتهای خاصی برای شما خواهد داشت.
در نهایت باید به این نکته اشاره کنم که ترجمه عبدالحسین شریفیان ترجمه نسبتا خوبی بود اما کتاب به یک ویرایش اساسی نیاز دارد. امیدوارم در چاپ بعدی، ایرادهای نگارشی کتاب برطرف شود.
[ معرفی کتاب: رمان شبهای روشن اثر داستایفسکی ]
جملاتی از متن کتاب جوان خام
حتم دارم که بعضی زنها هستند که در یک دقیقه آدم را با زیباییشان یا با هر چیز دیگری که دوست دارید، مفتون خود میکنند، و حال آنکه بعضی دیگر هستند که شش ماه طول میکشد تا معلوم شود چه دارند، و برای تشخیص آن و برای دوست داشتن چنین زنهایی کافی نیست به آنان نگاه کنید، کافی نیست که صرفا برای انجام کاری آماده باشید، انسان باید از استعداد و قریحه ویژهای نیز برخوردار باشد. (کتاب جوان خام – صفحه ۳۸)
درخواست پول، حتی حقوق، نفرتانگیزترین کارهاست، بهویژه اگر آدم در زوایای وجدانش احساس کند که برای کسب آن کار زیادی نکرده است. (کتاب جوان خام – صفحه ۵۶)
چطور میتوان به کسی گفت که هیچ کاری نمیشود کرد. من هیچ موقعیتی سراغ ندارم که در آن هیچ کاری نشود کرد! کار برای انسان، و نگران بقیه نباشید. کار آنقدر زیاد است که اگر نیک و به دقت بنگری میبینی که این عمر آدمی است که کفایت نمیکند. (کتاب جوان خام – صفحه ۹۲)
اگر من هفتتیر داشتم آن را جایی قایم میکردم. میدانید، راستی راستی آدم به وسوسه میافتد. من به خودکشی معتقد نیستم. اما اگر قرار باشد هر روز و ساعت چشمم به آن بیفتد، میدانید، واقعا بعضی وقتها طوری میشود که ممکن است آدم را به وسوسه بیندازد. (کتاب جوان خام – صفحه ۱۱۹)
ابلهان از هر چه میگویند رضایت دارند، و همیشه هم بیش از اندازه مورد نیازشان حرف میزنند؛ و دوست دارند چیزی را هم یدک بکشند. (کتاب جوان خام – صفحه ۱۸۶)
من تقریبا پنجاه ساله شدهام، و تا امروز هیچ ندانستهام که زیستن چیز خوبی بوده است یا نه. (کتاب جوان خام – صفحه ۲۹۹)
پسر عزیز، انسان باید بفهمد که چگونه با تلخیهای کوچک زندگی بسازد. زندگی بدون آنها ارزش زیستن ندارد. (کتاب جوان خام – صفحه ۳۶۵)
مشکل این است که من در جمع که هستم نمیدانم چگونه باید رفتار کنم. اگر به جایی بروم و در میان انبوهی از مردم باشم همیشه احساس میکنم که انگار در معرض برق نگاههای بیشماری قرار گرفتهام که همه به من نگاه میکنند. همین امر سبب میشود که خودم را جمع و جور کنم، جسما خودم را جمع و جور کنم. حتی در جاهایی مثل تئاتر، چه رسد به خانهها و مجالس خصوصی. (کتاب جوان خام – صفحه ۳۹۳)
عجیب است، من همیشه، شاید از همان اوان کودکیام، یک ویژگی اخلاقی داشتم: اگر با من بدرفتاری یا ظلمی میشد و اگر شدیدترین توهینها را به من روا میداشتند، همیشه بیدرنگ میل مقاومتناپذیری در من پیدا میشد که به این هتک حرمت تسلیم شوم، و حتی دلم میخواست که بیش از این به من توهین کنند، انگار که میگفتم: «خیلی خوب، شما مرا تحقیر کردهاید، پس من خودم را بیشتر تحقیر خواهم کرد؛ نگاه کنید و از آن لذت ببرید!» (کتاب جوان خام – صفحه ۴۵۷)
رمز و راز چیست؟ عزیزم، همه چیز رمز و راز است؛ همه جا رمز و راز خداست. در هر درخت، در هر برگ گیاه، این رمز و راز نهفته است. چه آواز آن پرنده کوچک که در پرواز است چه ستارگانی که شبها در آن بلندای آسمان میدرخشند، همه اینها پرده اسرار نهان است. و بزرگترین راز و رمزها آن چیزی است که در دنیای دیگر در انتظار روح انسان است. (کتاب جوان خام – صفحه ۴۸۹)
زندگی کردن بودن خدا چیزی نیست مگر شکنجه و عذاب. (کتاب جوان خام – صفحه ۵۱۵)
خوشبختی واقعی این است که انسان در طول عمرش سعی کند لااقل همنوعی را واقعا به شادمانی و خوشبختی برساند. (کتاب جوان خام – صفحه ۶۴۵)
مشخصات کتاب
- کتاب جوان خام
- نویسنده: فیودور داستایفسکی
- ترجمه: عبدالحسین شریفیان
- انتشارات: نگاه
- تعداد صفحات: ۷۶۰
- قیمت چاپ سوم – سال ۱۳۹۳: ۳۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب جوان خام چیست؟ از میان آثار داستایفسکی کدام کتاب او را بیشتر دوست دارید؟ لطفا نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
[ لینک: اینستاگرام کافهبوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از داستایفسکی: