ژان پل سارتر، از بزرگترین نویسندگان مکتب اگزیستانسیالیسم، فیلسوف، نمایشنامهنویس و منتقد فرانسوی است. کتاب تهوع نیز، یکی از محوریترین آثار در این مکتب به شمار میرود که سارتر در ۱۹۶۴ به خاطر نگارش آن، برنده جایزه نوبل ادبیات شد اما آن را دریافت نکرد!
این کتاب که در سال ۱۹۳۸ منتشر شد و داستان همه تمایلات فکری سارتر را به جز علایق سیاسیاش در بر دارد. میتوان گفت فلسفیترین داستان سارتر نیز میباشد چرا که تهوع، در میان رمانهایی که سارتر به رشته تحریر درآورده، دارای پیچیدگیها و دشواریهای خاص فلسفی است و در قالب رمان، مفاهیمی همچون آزادی، خود فریبی، پدیدار شناسی، زمان و هنر مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
این رمان که پوچی و بیحاصلی دنیا را به صریحترین شکل ممکن بیان میکند، ثمرهی تلاشهای خستگیناپذیر نویسنده است. سارتر در کتاب کلمات، درباره کتاب تهوع مینویسد:
در تهوع، زندگی بیجهت و ناخوشایند همنوعانم را نوشتم و زندگی خود را مبرا کردم. روکانتن بودم، از او برای نشان دادن طرح زندگی خود بدون خودپسندی استفاده کردم؛ در عین حال خودم بودم، برگزیده، وقایعنگار جهنم، فتومیکروسکوپ شیشهای و فولادی، خمشده روی شربتهای پرتوپلاسمایی خودش.
سارتر اعتقاد دارد که وجود (هستی) مقدم بر ماهیت است و انسان در ابتدا هیچ ماهیتی ندارد و به وسیله رفتارش است که ماهیت خودش را میسازد، اون اعتقاد داره آزادی نه ماهیت انسان، نه هدف، بلکه با استفاده از آن انسان فقط میتواند دنیای بهتری بسازد. سارتر بر خلاف ناتورالیستها که معتقد به جبر جغرافیا و تاریخ هستند انسان را موجودی آزاد میداند و عمل را به عنوان جلوهای از آزادی و نمود عینی آن بیان میکند. در کتاب تهوع نیز، نویسنده بر روی همین مفاهیم تاکید دارد.
کتابهای دیگری از ژان پل سارتر که در کافهبوک معرفی شدهاند عبارتند از:
سارتر در ۱۹۰۵ در پاریس به دنیا آمد و در کودکی پدرش که ناخدای کشتی بود از دنیا رفت. سارتر در صمیمت عمیق با مادرش پرورش یافت. وقتی او ۱۲ ساله بود، ازدواج مادرش باعث افسوسش شد. بیشتر عمر در پاریس بود و به کافههای ساحل غربی میرفت. انحراف چشم داشت و عینک ته استکانی به چشم میزد. ۱۶۰ سانتیمتر داشت و کوتاه قد بود. مدام خود را زشت توصیف میکرد ولی تا دهه ۶۰ میلادی در اروپا و امریکا نامش سر زبانها افتاده بود و همینطور فلسفه مورد انتخابش یعنی: فلسفه اگزیستانسیالیسم.
کتاب تهوع
تهوع به شیوه خاطرهنویسی نوشته شده و ما را وارد دفتر خاطرات مردی به نام آنتوان روکانتن میکند که در آن برههای از زندگی اش را ثبت کرده که در شهر بوویل فرانسه زندگی میکرد. او از همسرش جدا شده و بسیار تنهاست، خودش را نمیشناسد و با دیگران به معنای کلی کلمه غریبه است. این تنهایی هم او را آزار میدهد و هم حس آزادی عجیبی به او میدهد. آنتوان دستاندر کار پژوهشی تاریخی و استاد دانشگاه است اما دلمشغولی عمدهاش «وجود» است؛ وجودی که او به آن میاندیشد، وجود در ساحت متافیزیکیاش نیست بلکه وجود در ساحتِ این جهان در موقعیتهای اجتماعیِ و روابط وی با افراد دیگر جامعه است.
دو چیز روکانتن را آزار میدهد: یکی آنکه این وجود، در ذات خود، ناواجب و ناعقلانی است؛ و دیگر آنکه پیرامون او را جماعتی «رجاله»، با احساساتی دروغین و اندیشههای کلیشهای، فرا گرفتهاند. برخورد با این وجودِ ناعقلانی در انبوهِ جزئیات مبتذل آن، گونهای بیزاری و دلآشوب و «تهوع» در روکانتن پدید میآورد. روکانتن به تجربه پی میبرد که موسیقی، ادبیات و به طور کلی هنر حالت «تهوع» را در او میزداید و احساس بسط و خوشی به او میدهد.
او مدت سه سال است که برای تحقیق در مورد یکی از اشراف قرن هجده فرانسه، در شهر ساحلی زندگی میکند. هنگامی که در کنار دریا ایستاده و سنگ ریزهای به دست گرفته، ناگهان دچار تهوع موضعی و وحشتی بیمارگونه میشود. سنگ را به زمین میاندازد و دور میشود. منشأ این تهوع نه درون او، بلکه درون خود جسم یعنی سنگریزه است. تجربههایی از همین نوع به دنبال یکدیگر میآیند. و هر از چندگاه باعث احساس تهوع در او میشوند. ترسی از اشیا به او هجوم میآورد، اما نمیتواند بفهمد که او تغییر کرده است یا اشیاء به شکل دیگری متحول شدهاند. بیقراریاش به اوج میرسد، احساس میکند اشیاء از نامشان جدا شدهاند و او را دچار بحران فکری میکنند.
یکی از نقاط اوج داستان کتاب تهوع جایی است که آنتوان با همسر سابقش روبهرو میشود. این صحنه دقیقا جایی است که خواننده میتواند متوجه شود اگرچه تنهایی شخصیت اصلی گاهی لذتبخش است ولی در عین حال میتوان از آن خسته شد. در نهایت، پس از سیر و سلوکی دردناک، روکانتن در مییابد که برای رها شدن از چنبره هستیِ مهمل خود باید ارزشهایی برای خود بیافریند و برخورد وجودیِ ویژهای اختیار کند. او به ادبیات دل میبندد و در این عرصه، رماننویسی را به شکلی خاص برمیگزیند.
تهوع کتابی است که مفاهیم فلسفه اگزیستانستالیسم را در قالب خاطراتی از راوی بیان میکند و آنتوان در واقع خود سارتر است که مینویسد. خواننده لازم است هر سطر کتاب را کاملا با دقت بخواند و راجع به آن فکر کرد تا به عمق فلسفه سارتر نفوذ کند. اگر بخواهیم مفاهیم مطرح شده در کتاب را به شکل خلاصه بیان کنیم، باید اشاره کرد کتاب تعوع درباره بودن، فلسفه هستی، آزادی، انتخاب، چرایی و چگونگی بودن است.
سیمون دوبوار، نویسنده برجسته فرانسوی و شریک زندگی ژان پل سارتر، درباره کتاب تهوع گفته است: «رمان تهوع برای آگاهی، استقلال قابلتوجهی قائل میشود و به حس واقعیت وزن کاملی میبخشد.»
نکته مهم و جالب درباره کتاب، دریافت این موضوع است که هنر چیزی که زوال ندارد و به محض خلق شدن، تا ابد وجود خواهند داشت. هنر پس از خلق شدن جاودانه خواهد ماند و از نمود مادی آن مستقل میگردد. انسان میتواند در هنر و تخیلات، جاودان شود. هنر در واقع تجلی مادی تخیلات ذهنی است برای انتقال آن تخیل از ذهن هنرمند به ذهنی دیگر. شاید همه ما باید به هنر و ادبیات پناه بیاوریم.
[ مطلب مرتبط: زندگی و آثار فرانتس کافکا ]
جملاتی از متن کتاب
وجود داشتن به طور ساده یعنی آنجا بودن، موجودها پدیدار میشوند، میگذارند با آنها برخورد کنیم، ولی هرگز نمیتوان آنها را استنتاج کرد.
درست است. یادم رفته بود که او انسانگراست. لحظهای ساکت میماند. فرصتی میخواهد تا تر و تمیز و بیامان، ترتیب نصف گوشت گاو بخارپزشدهاش را با یک تکه نان درسته بدهد. «انسانها هستند…» این آدم عاطفی سراپا خودش را به تصویر کشید. بله، اما بلد نیست این را خوب بگوید. مسلما روح چشمهایش را پر کرده، ولی روح کافی نیست. قبلاً با چند انسانگرای پاریسی رفتوآمد میکردم. صد دفعه از دهانشان شنیدم که میگویند «انسانها هستند»، ولی این فرق میکرد! ویرگان بیمانند بود. عینکش را برمیداشت، انگار که میخواست خودش را در تن انسانیاش عریان نشان دهد. با چشمهای نافذ و نگاهی سنگین و خسته، طوری به من خیره میشد که انگار میخواست لختم کند تا به جوهر انسانیام برسد.
میدانم که دیگر هرگز به چیزی یا کسی برخورد نخواهم کرد که احساس تندی را در من به وجود آورد. میدانی! شروع به دوست داشتن کسی کردن، اقدام مهمی ست. باید نیرو، کنجکاوی و کوری داشت. حتى لحظهای هست در آغاز، که باید از پرتگاهی پایین پرید؛ پرتگاهی که اگر کسی به آن فکر کند، این کار را نخواهد کرد. میدانم میدانم که من دیگر هیچ وقت نخواهم پرید.
آنها، نزدیکیهای چهل سالگی حس میکنند از تجربهای که نمیتوانند بیرونش بریزند ورم کردهاند. خوشبختانه بچههایی پس انداختهاند و آن تجربه را در جا به خوردشان میدهند. خوش دارند به ما بقبولانند که گذشتهشان هدر نرفته است، که یادبودهایشان متراکم شدهاند و به نرمی و راحتی به فرزانگی تبدیل یافتهاند. گذشته بدرد بخور! گذشته قطع جیبی، کتاب لبه طلاییِ پر از امثال و حکم قشنگ… آیا چنین است که زندگی به عهده گرفته به عوض آنها بیندیشد؟
من میان این صداهای شادمانی و عقلانی تنها هستم. همه این آدمها وقتشان را سر این میگذارند که خودشان را توضیح دهند، و با خوشحالی تصدیق کنند که آرا و عقایدشان یکی است. واه که چقدر برایشان مهم است که همه با هم یک جور فکر کنند. کافی است ببینیم چه اخمی میکنند وقتی یکی از این آدمهایی که چشمهای ماهیوار دارند و پنداری نگاهشان درون خودشان را مینگرند و با آنها هیچ توافقی نمیتوان داشت از میانشان میگذرد.
خب شاید کمی هم عقلم را از دست داده بودم. اما رد آن به جا نمانده. احساسات غریب هفته پیش، امروز خیلی مضحک به نظر میرسند. دیگر فکرشان را نمیکنم. امشب خودم را در این دنیا کاملاً آسوده و مرفه حس میکنم. اینجا اتاق من است، رو به شمال شرق. آن پایین، خیابان موتیله با کارگاه ایستگاه جدید راهآهن است. نور سرخ و سفید کافهٔراندِوو دِ شُمینو، واقع در نبش بولوار ویکتور نوآر، از پنجره پیداست. در همین وقت، قطار پاریس از راه میرسد. مردم از ایستگاه قدیمی بیرون میآیند و به خیابانها میریزند. صدای قدمها و حرفهایشان را میشنوم. خیلیها منتظر آخرین تراموا هستند. مثل اینکه درست پای پنجرهٔ من، دور تیر چراغ گاز، گروه غمگین کوچکی را تشکیل دادهاند.
من هم میخواستم باشم. چیز دیگری جز این نمیخواستم، این آخرین کلام زندگیم است، در ته همهی این کوششهایی که ناپیوسته مینمودند، من همان آرزو را بازمیابم، اینکه وجود را از خودم بیرون برانم، لحظهها را از چربیشان خالی کنم، بچلانمشان، خشکشان کنم، خودم را بپالایم، خودم را سخت گردانم، تا سرانجام صورت واضح و دقیق یک نت ساکسیفون را پدید آورم.
سخنان یک دیوانه در نسبت با موقعیتی که در آن است، پوچ است، نه در نسبت با دیوانگیاش!
اگر وجود دارم به این سبب است که از وجود داشتن دلزدهام. منم، منم که خودم را از نیستیای که خواهانشم، بیرون میکشم. نفرت و بیزاری از وجود داشتن هم شیوههایی است برای واداشتنم به وجود داشتن، به فرو بردنم درون وجود.
مشخصات کتاب
- عنوان: کتاب تهوع
- نویسنده: ژان پل سارتر
- ترجمه: امیرجلال الدیناعلم
- انتشارات: نشر نیلوفر
- تعداد صفحات: ۳۱۲
- قیمت چاپ نوزدهم – سال ۱۴۰۱: ۱۹۵۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب تهوع چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافهبوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر نیلوفر: