رادیو سکوت با عنوان اصلی Radio silence اثری از نویسنده انگلیسی، آلیس آزمن است که در سال ۱۹۹۴ به دنیا آمده است. او را نویسندهای جوان میدانند که دغدغههای همسن و سالهای خود را به خوبی میفهمد و درباره آن رمانهای قابل توجهی نیز خلق کرده است. این نویسنده در کتابهایش تصویری گیرا و شفاف از جهانی ارائه میدهد که در آن فناوریهای نوین فرصت برقراری ارتباط و دوستیهایی را نوید میدهد که از تعریف سنتی دوستی فراتر میروند. بنابراین در همین ابتدا آگاه باشید که با کتابی مدرن روبهرو هستید.
کتاب رادیو سکوت که در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه اینکی شده است، خود را با این سوال به خواننده معرفی میکند: «فکر کن تمام آنچه برای آیندهات خیال کردهای اشتباه از کار در آید؛ آنوقت چه میکنی؟»
روی جلد کتاب به نقل از تایمز نوشته شده است:
قهرمان بینظیر، خوشذوق، لطیف و طناز این رمان انگار که «هولدن کالفیلد» عصر اینترنت است. رادیو سکوت «ناتور دشت» عصر دیجیتال است.
همانطور که میدانید، هولدن شخصیت اصلی کتاب سلینجر یعنی ناتور دشت است. شخصیتی که از جمله ماندگارترین شخصیتهای دنیای ادبیات است. کتاب ناتور دشت نیز یکی از شاهکارهای تاریخ آمریکا و حتی دنیاست که اتفاقا در لیست کتابهای پیشنهادی کافهبوک نیز قرار دارد. اما مقایسه شخصیت اصلی این کتاب، یعنی فرانسیس، با هولدن کالفیلد شاید تصویر نادرستی از کتاب رادیو سکوت در ذهن مخاطب ایجاد کند. کتاب ناتور دشت یک رمان بینظیر است که تقریبا هر فردی از خواندن آن راضی خواهد بود و استفاده میبرد. رمانی که شخصیت اصلی آن یک عصیانگر است و این میل به عصیان را در مخاطب هم زنده میکند. اما کتاب رادیو سکوت بیشتر برای نوجوانان و جوانان مناسب است و خیلی سخت میتوان این کتاب را به همه و به طور کلی توصیه کرد. با این حال، همانطور که گفته شد، این رمان نیز دغدغههای نوجوانان را به خوبی نشان میدهد.
[ معرفی کتاب: رمان نفرتی که تو میکاری – رمان دیگری برای نوجوانان و جوانان ]
کتاب رادیو سکوت
داستان کتاب رادیو سکوت اثر آلیس آزمن درباره دختری به نام فرانسیس است که مشغول سپری کردن سالهای آخر دبیرستان است و تنها هدفی که دارد قبولی در دانشگاه کمبریج است. دختری فوقالعاده باهوش و درسخوان. در این میان تنها تصویری که دوستانش از فرانسیس دارند، فرانسیسِ مدرسهای است، یعنی دختری که فقط درس میخواند و حوصله آنها را سر میبرد که البته بسیار کمحرف هم هست. اما این دختر شخصیتی رنگیتر و فراتر از این حرفها دارد.
فرانسیس عاشق یک پادکست اینترنتی در یوتیوب است و یک روز متوجه میشود سازنده این پادکست پسری هست که دورادور او را میشناسد. به واسطه این پادکست، دوستی عمیقی بین فرانسیس و آلد شکل میگیرد. داستان حول این دوستی و اتفاقات مربوط به این پادکست شکل میگیرد و… .
شاید ارتباط برقرار کردن با کتاب در ابتدا سخت باشد. چون خواننده در ابتدا با صدای رادیو و داستان را جنبههای مختلف روبهرو میشود و هنوز نمیداند چه چیزی را دنبال کند و ارتباط بین این داستان مشخص نیست اما رفتهرفته آن قلابهای ذهنی شکل میگیرد و خواندن رمان راحتتر میشود. بنابراین در ابتدا کمی تحمل کنید و به خواندن ادامه دهید. با این حال در شروع کتاب خواننده با موضوع جالب توجهی روبهرو میشود که او را بسیار کنجکاو میکند. جایی در یونیورسسیتی این پیغام ارسال میشود:
سلام. امیدوارم کسی صدایم را بشنود. این پیام را با سیگنال رادیویی میفرستم – منسوخ و قدیمی است، میدانم. اما شاید یکی از معدود روشهای برقراری ارتباط باشد که سیتی هنوز آن را ردیابی نمیکند و زیرنظر نگرفته – فریادی درمانده برای کمک. اوضاع در یونیورسسیتی آن چیزی نیست که به نظر میرسد. نمیتوانم بهتان بگویم کی هستم. لطفا مرا… لطفا مرا رادیو صدا کنید. رادیو سکوت. هر چه باشد من تنها صدای برخاسته از رادیو هستم. شاید هم اصلا کسی به حرفم گوش نمیکند. خودم هم نمیدانم – آیا کسی به صدایم گوش میدهد؟ آیا اصلا صدایی از گلویم بیرون میآید؟ (کتاب رادیو سکوت – صفحه ۷)
کتاب رادیو سکوت که کتاب روان و خوشخوانی است در واقع به مسائل نوجوانان خیلی خوب پرداخته است. به تاثیر اینترنت در زندگی نوجوانها، روابط بین نوجوانها و والدین، دوستیها، گرایشهای جنسی آنها، مسائل تحصیلی و دانشگاه رفتن. شاید اگر وقتی نوجوان بودم این کتاب را میخواندم خیلی بیشتر ارتباط برقرار میکردم.
پشت جلد کتاب درباره داستان و محتوای آن چنین نوشته شده است:
[ مطلب مرتبط: کتاب دختر پنهانم – نشر نون ]
جملاتی از متن کتاب رادیو سکوت
او تنومند و مهربان و یکجورهایی قدرتمند بود. چطور میتوانست اینقدر لطیف باشد، اما لبخند نزند؟ به قیافهاش میخورد اگر مجبور شود، میتواند یک نفر را به قتل برساند. به قیافهاش میخورد تکلیفش همیشه با همهچیز روشن است و میداند میخواهد چه کار کند.
من میگویم: «قبلا کابوسهای خیلی بدی داشتم که اسمشون هراس شبانهست، از همونهایی که وقتی بیدار میشی، هنوز فکر میکنی داری کابوس میبینی.» آلِد میگوید: «هرشب قفسهی سینهم درد میگیره و متقاعد میشم که قراره بمیرم.» من میگویم: «قرار نیست نوجوانها از این دردها بکشن.» آلِد میگوید: «درد قفسهی سینه یا هراس شبانه؟»
نمیدانم چرا اینقدر تعجب کرده بودم. آدمها سریعتر از آنچه من میفهمم، زندگیشان را از سر میگیرند. آدمها در عرض چند روز فراموشت میکنند و عکسهای جدیدی میگیرند که در فیسبوکشان پُست کنند و پیامهایت را دیگر نمیخوانند. راهشان را میگیرند و میروند و تو را پس میزنند چون بیشتر از حد خودت، اشتباه کردهای. شاید عادلانه باشد. من که هستم که بخواهم قضاوت کنم؟
لبخند زد و نگاهش را از من برداشت: «بعضی وقتها فکر میکنم من و تو یک آدم هستیم… اما خیلی اتفاقی قبل از اینکه به دنیا بیاییم دو تیکه شدیم و جدا از هم.» «چرا؟» «چون تو به معنای واقعی کلمه خودِ منی، با این فرق که همهی بدیها و آشغالها از وجودت شسته شده.» هوا را با فشار و صدا از بینیام دادم بیرون: «زیر آشغالها… باز هم آشغالهای بیشتری هست. ما تا مغز استخوان آشغالیم.»
بیشترین چیزی که از آن متنفرم حالت دلسوزانه و ترحمبرانگیز آدمهاست، وقتی حالم خوش نیست.
مشخصات کتاب
- عنوان: رادیو سکوت
- نویسنده: آلیس آزمن
- ترجمه: ثمین نبیپور
- انتشارات: نون
- تعداد صفحات: ۳۸۴
- قیمت چاپ اول – سال ۱۳۹۷: ۳۳۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب رادیو سکوت چیست؟ اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ لینک: اینستاگرام کافهبوک ]
» معرفی چند رمان دیگر:
- کتاب کشتن مرغ مینا – همراه با اینفوگرافیک
- کتاب سرباز خوب
- کتاب خانهروان